یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





جستجو





  نسیه داده میشود حتی به شما   ...

🟠 نسیه داده می‌شود، حتی به شما !

 مرحوم میرزا احمد نهاوندی معروف به مرشد چلویی که چلوکبابی داشت در کنار بازار جامع تهران ، از خوبان تهران در این سالهای اخیر بود . دیوان شعری به نام سوخته دارد . مرشد چلویی همان است که این بیت معروف را گفته است: من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم / روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم

 روزی مرحوم مرشد چلویی معروف خدمت جناب شیخ رجبعلی خیاط رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟ دیر زمانی وضع ما خیلی خوب بود روزی سه چهار دیگ چلو می فروختیم و مشتری‌ها فراوان بودند، اما یک‌باره اوضاع زیر و رو شده مشتری‌ها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمی‌شود …؟

 شیخ تأملی کرد و فرمود: «تقصیر خودت است که مشتری‌ها را رد می‌کنی»! مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچه‌ها هم پذیرایی می کنم و نصف کباب به آنها می‌دهم. شیخ فرمود: «آن سیّد چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هُل دادی و از در مغازه بیرون کردی؟!»

 مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سیّد راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست( و دلجویی کرد) ، و پس از آن تابلویی بر در مغازه‌اش نصب کرد و روی آن نوشت: «نسیه داده می‌شود، حتی به شما، وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت می‌شود »!!

[ مسعود عالی ، قیامت و حشر ، صص 127 و 128 ]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[دوشنبه 1401-12-22] [ 05:47:00 ب.ظ ]





  ریشه وعلت گرفتاری ها:   ...

🟠 ریشه و علت گرفتاری ها !!

یک حدیث هم از امام صادق علیه السلام است که حضرت می فرماید : مَن اَصبَحَ و أَمسی وَالدُّنیا أَکبَرَ هَمِّهِ. کسی که صبح و شام کند و بیشتر همتش دنیا و پول و … باشد. به فکر نماز نباشد. به سه تا مصیبت گرفتار می شود :

⚡️🍃 اول ” جعل الله الفقر بین عینیه . ” خداوند فقر را مقابل دوچشمش می آورد.

⚡️🍃 دوم قلبش پر از غم و غصه می شود.

⚡️🍃 و سوم ” شتّت عمله. “ کارهایش پراکنده می شود.

 از این اداره به آن اداره. از این آسانسور به آن اسانسور. به هر دری که می زند نمی شود. ده سال است که اختلاف ملکی دارد. هنوز حل نشده. چرا ؟ چون به فکر دنیاست. برعکس . مَن اَصبَحَ و أَمسی وَ الآخرة أَکبَرَ هَمِّهِ . ” کسی که صبح و شام کند و بیشتر همتش آخرت باشد.مثل راننده تاکسی که اول ظهر کنار خیابان پارک می کند تا نماز اول وقت بخواند. با اینکه در آن ساعت اگر بخواهد مسافر ببرد. مسافر زیاد است .و درآمدش هم زیاد است.

⚡️🍃 اما با این حال تاکسی را نگه میدارد. به مسجد می رود. نماز جماعتش را می خواند. بعد سوار می شود و مسافر می برد. افراد این چنین که مقید به نماز اول وقت هستند. ” جَعَلَ اللَّهُ الْغَنَاءَ فِي قَلْبِهِ. ” خداوند غنی و بی نیازی را در قلبشان قرار می دهد. یعنی چشمش سیر می شود. مثل ” اشیخ محمد حسین زاهد ” که چیزی نداشت.

⚡️🍃 اما هر وقت از او می پرسیدی : ” حال شما چه طور است ؟ ” دو سه بار پشت سر هم می گفت : ” الحمدلله ” . یک الحمدللهی می گفت . مثل اینکه همه تهران برای اوست. من یادم هست. حالا چیزی هم نداشت. دو اتاق اجاره کرده بود ماهی بیست تومان. گلیم هم زیر پایش بود. اینها را به مردم بگویید تا مردم ریشه و علت گرفتاریشان را بفهمند. ریشه گرفتاری مردم این است که با خدا کاری ندارند.

[ بررسی گناهان کبیره در مواعظ ایت الله مجتهدی تهرانی، بوستان قرآن ،چاپ ششم ،1395 ، ص 44 و 45 ]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 05:41:00 ب.ظ ]





  دو امر لازم برای سعادت دنیا وآخرت   ...

🔴 دو امر لازم برای سعادت دنیا وآخرت

🔵 امام باقر علیه السلام فرمودند:

🌕 اگر خواهان قرار گرفتن در مقامات رفیع هستید، اگر خواهان گشایش در هر امری هستید، اگر خواهان جلب رضایت‌ خداوند می‌باشید، توجّه به دو امر الزامی است: 

1⃣ شناخت #امام_زمان علیه السلام

2⃣ اطاعت از امام زمان علیه السلام

📚 مکیال المکارم جلد ۲، صفحه ۲۰
«#اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 05:19:00 ب.ظ ]





  سلام به با غیرتهایی که وقتی دلار بالا میره کیف میکنن   ...

🔶سلام به باغیرتایی که وقتی دلار بالا میره، کیف میکنن و سریع میرن بازم دلار میخرن که مثلا حساب بانکی شون چاق تر بشه یا یه برج و یه ماشین لاکچری به سرمایه هاشون اضافه بشه. احسنت به غیرت نداشته شما که توی بدبخت کردن فقرا و قشر ضعیف جامعه سهیم هستید و حتی به اندازه یک دلار نمیتونید واسه آسایش همنوعان خودتون طمع رو بزارید کنار و از خودگذشتگی کنید…

🔷اما اگه میخواهی بدونی وقتی پایین میاد کیا خوشحال میشن؛ این کلیپ را ببینید و برای بقیه هم بفرستید.


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 11:17:00 ق.ظ ]





  تشرفات   ...

💫🌺🍃

🌺

❇️ تشرفات

💠 قدرت الله لطیفی

🔺 سال هزار و سیصد و چهل و هفت، سحرگاه شب نیمه شعبان، مسجد جمکران، قدرت الله در مسجد مشغول راز و نیاز بود.

 آن سالها مسجد اصلا وضعیت مناسبی نداشت. مسجدی کوچک در حاشیهٔ بیابان‌های قم، بدون هیچ امکاناتی

عده انگشت شماری در مسجد بودند، ساعت از نیمه‌های شب گذشته بود، خادم مسجد همه را بیرون کرد، به آقای لطیفی گفت می‌خواهم دربِ مسجد را ببندم، بفرمایید، خواهش کرد از خادم، “اجازه بده امشب را تا صبح اینجا بمانم، دعایت می‌کنم، این هم شیرینی تو"، 

مقداری پول به خادم داد تا اجازه بدهد در مسجد بماند، همه رفته بودند، او ماند و مسجد، ساعت حدود سه نیمه شب

📿 در حال دعا و نیایش بود، سنگینی دستی را روی شانه اش احساس کرد، “بلند شو و مسجد را از این حالت در بیاور، شبستانی بساز و آبرومندش کن، عنایت خداوند با شماست و ما نیز کمک میکنیم" 

آقایش بود، نقشه‌ای به او داد و فرمودند: “این نقشه را بعدا از شما می‌گیریم”

یک طرف نقشه طرح فعلی مسجد بود و طرف دیگر اسما مبارکهٔ الهی

☀️ آفتاب طلوع کرده بود، هنوز حیرت زده بود، قبل از این هم مولایش را دیده بود، اما باز قلبش تند تند می‌زد، فکر و ذکرش شد ساخت مسجد جمکران

کلنگ مسجد را زدند، معماری را طبق همان نقشه‌ای که حضرت آقا داده بودند طراحی کردند، برای ساخت و ساز مسجد، چک شخصی خودش را هم می‌داد، گاهی حسابش را نمی‌توانست پر کند، می‌گفت روز وصول چک، شخص ناشناسی مبلغ چک را به حسابش می‌ریخت و چک پاس می‌شد، آقا بود که کمکش می‌کرد، قبلا قولش را داده بود که کمک می‌کنیم، این خانواده سرشان برود قولشان نمی‌رود ، مثل جدشان حسین بن علی که سرش رفت، قولش نه…

🔺 باید برای تامین آب مسجد چاه عمیق حفر می‌کردند. با یک شرکت حفاری قرارداد بستند، محل چاه را تعیین کردند، شب جمعه‌ای در مسجد مشغول نماز بود، بعد از نماز آیت الله سید حسین قاضی آمد کنارش نشست، احوالپرسی کرد و گفت: دو نفر از طرف آقا بیرون منتظرتان هستند، دستوری از حضرت آورده اند، آمد بیرون، آن دو بزرگوار را دید،

آقا فرمودند: این نقطه برای حفر چاه مناسب نیست و در آینده داخل مسجد قرار می‌گیرد.

پرسید پس کجا چاه را حفر کنیم؟

با دست نقطه حفر چاه را نشان دادند، آنطرف، آنجا

شرکت حفاری زیر بار نمی‌رفت، آقای لطیفی نمی‌خواست بگوید چه کسی سفارش کرده، خیلی کلنجار رفتند، گفت “هزینه چاه با من، اگر آب نیامد ضررش را شخصا می‌دهم"، چک بیعانه را داد، چاه را کندند، همانجایی که آقای لطیفی گفت، کارشناسان حفاری دهانشان باز مانده بود، به آقای لطیفی اصرار کردند که بگوید نقطه‌یابی کار کیست؟

گفت: صاحب مسجد، مولایمان حجه بن الحسن ارواحنافداه 

نام مبارک حضرت را که برده بود، کارشناسان زانوهایشان لرزید، اشکشان جاری شد، باقی مبلغ حفر چاه را بخشیدند…

✨دلم برای کسی می‌تپد بیا ای دوست 

بیا که من به تو بیش از همیشه محتاجم 

📚 برداشتی آزاد از تشرفات قدرت الله لطیفی

#امام_زمان علیه‌السلام

🌺

💫🌺🍃

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 07:15:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم