یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





جستجو





  استاد فاطمی نیا:   ...

🔸استاد فاطمی نیا:

برخی که قادر به گرفتن روزه نیستند می گویند: سعادت نداشتیم! این چه جمله ای است؟! تو به دستور خدا روزه نگرفته ای! این جمله یعنی خدا مرا بی سعادت کرد! این بی ادبی است به خداوند و باید ترک شود؛ همانطور که روزه دار به امر خدا عمل میکند آن که به خاطر مریضی روزه نمی گیرد هم به فرمان خداست.






موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1403-01-03] [ 02:11:00 ب.ظ ]





  خدا شناسی   ...

▪️امام صادق علیه السلام:
🔹چقدر زشت است برای مردمی که هفتاد سال یا هشتاد سال در ملک و حکومت خدا زندگی کند و از نعمت های وی بخورد آنگاه به خداوند آنطور که باید و شاید معرفت نداشته باشد.


📚الله شناسی| ج ۲|ص ۱۴۲
الله شناسی



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 01:07:00 ب.ظ ]





  کلام علما   ...

🔸هروقت نا امید از همه جا شدی بدون که کارت درست میشه. حدیث داریم به عزت و جلال خودم قسم که قطع میکنم امید بنده ای که به غیر من امید داره.
امیدمون اگه گوشه دلمون به یه کسی باشه که کارامونو اون درست کنه. حدیث داریم به عزت و جلالم قسم حاجت تو رو نمیدم. اگه گوشه دل ما به جایی متوجه باشه که کسی کار ما رو درست کنه نمیشه، خدا خدا خدا…


▪️آیت الله مجتهدی تهرانی رحمه الله





موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 12:54:00 ب.ظ ]





  پندانه   ...

📌پندانه:

 

🔹موشی افسار شتری را گرفت و به راه افتاد. شتر بدلیل طبع آرامی که داشت با وی همراه شد ولی در باطن منتظر فرصتی بود تا خطای موش رابه وی گوش زد کند

🔹این دو به راه ادامه دادند تا به کنار رودخانه اي رسیدند.موش از حرکت باز ایستاد و شتر از او پرسید:«چرا ایستاده اي تو رهبر و پیشاهنگ من هستی؟»

🔹موش گفت: «این رودخانه خیلی عمیق است.»شتر پایش را در آب نهاد و رو به موش گفت: «عمق این آب فقط تا زانوست.»موش گفت: «میان زانوی من و تو فرق بسیار است.»

🔹شتر پاسخ داد: «تو نیز از این پس رهبری موشانی چون خودرا بر عهده گیر.»

🔸چون پیمبر نیستی پس رو براه

              🔸تا رسی از چاه روزی سوی جاه

🔸تو رعیت باش گر پادشاه نیی

              🔸خود مران چون مرد کشتی بان نیی

مثنوى معنوى

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1402-12-26] [ 07:23:00 ب.ظ ]





  خنده حلال   ...

🔻لطیفه:

🔹یکی از علما می گوید: در حرم حضرت رضا (علیه السلام) در حالی که منتظر همسرم بودم، به فکر فرو رفتم که در پیشگاه حضرت چه مقامی دارم. با خودم گفتم اولین کلمه ای را که یک نفر به من بگوید، نشان دهنده مقام من باشد. همین طور که ایستاده بودم زنی از کنارم عبور کرد، به خیال اینکه او همسرم است، گفتم بایست با هم برویم خانه. زن برگشت و رو به من گفت:خیلی خری. باز شک کردم که همین کلمه نشان دهنده مقام من باشد.زن برگشت و گفت:شک نکن،خیلی خری😁

▪️نکته :بعضی می‌گویند این اتفاق واقعا برای یکی از اهل سلوک اتفاق افتاده است 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1402-12-25] [ 10:51:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم