یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





جستجو





  درس اخلاق   ...

? فشار بیشتر شیطان بر افراد با ایمان 

✍ استاد عالی: یکی از رفقای ما، ایشان می گفت من قبل از انقلاب با آن وضعیتی که می دانید تو تهران بوده ؛ می گفت جوری بود که من چشم خودم را خوب مراقبت می کردم مواظب خودم بودم ، تا اینکه خدمت یک استادی برای ما فراهم شد که بتوانیم از بزرگان قم بود بتوانیم خدمت ایشان باشیم و از جهت تربیتی ازشان استفاده بکنیم . از آن موقعی که ما پیش ایشان قرار گرفتیم دیدیم ای داد بیداد مثل اینکه بدتر شد ، یعنی دیگر خودم را نمی توانستم‌خیلی جمع و جور کنم ، یعنی ازچشم فشار بیشتری به من می آمد تو اجتماع.گفتم خدایا مثل اینکه وضع من بدتر شد . 

رفتم پیش ایشان گفتم : آقا ما که پیش شما آمدیم که درست تر کار کنیم و یک پله برویم بالاتر خراب تر شد وضعمان. ایشان گفت اتفاقا درستش همین است ، چون تو که می خواهی بروی بالا شیطان بیشتر به تکاپو می افتد بیشتر اذیتت می کند. این اذیت ها اولیه است یعنی مقداری مقاومت کنی و خسته نشوی رد می شوی ازش. این اذیت ها اذیت های ابتدایی هستند سنگ اندازی های اولیه هست . خسته نشود آدم از این .

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌➥

#موعظه_بزرگان 

#درس_اخلاق

#راهکارهای_معنوی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[یکشنبه 1401-04-26] [ 09:04:00 ب.ظ ]





  شد شد نشد نشد نداریم   ...

✍ آیت الله حائری شیرازی :

نگویید: «مستحب است؛ شد، شد؛ نشد، نشد»

?هرچه می توانید سنت‌های خود رادر #عید_غدیر، جدی‌تر بگیرید.نگویید:«مستحب است؛شد شد؛نشد نشد».

?این سنت‌ها از اوجب واجبات است.چرا؟چون شناسنامۀ ما شیعیان است.

?پدرها جوری نسبت به عید غدیر ارادت به خرج بدهند،که بچه‌ها از یک ماه،دو ماه قبل چشم‌انتظار عید غدیر باشند!حتی اگر لازم شد، قرض کنید و یک عیدی حسابی،به اندازه‌ای که به علی ارادت دارید،به بچه‌ها بدهید.

?نگویید:«باز من باید یک چیزی خرج کنم!» نه! مقروض می‌شوی،خب بشو! تو که برای چیزهای دیگر قرض کرده ای،یک بار هم برای حضرت علی(علیه السلام) مقروض شو. 

✅مسیحی‌ها بابانوئل درست می‌کنند و به بچه هایشان می‌گویند:«او برای تو هدیه را آورده؛ مسیح برای تو این هدایا را آورده».بچه از اول ذهنش با عیسی (علیه‌السلام) انس می‌گیرد، رفاقت می‌کند. 

?حالا بروید ببینیم چه کار می‌کنید! این شما و این عید غدیر. سفری،تفریحی،گردشی می‌خواهی ببری،بگو این مال عید غدیرت است! اگر هم تابستان می‌بری بگو،قولش را عید غدیر به شما دادم.قول‌هایی که می‌خواهید به آن‌ها بدهید، عید غدیر بدهید.هدایایتان و وعده‌هایتان را بگذارید در این روز تا کودکان با عید غدیر انس بگیرند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 04:38:00 ب.ظ ]





  عبرت بگیر    ...

✨﷽✨

?داستان حبه انگور

✍حاج اقای قرائتی نقل میکند:

روزی به مسجدی رفتیم که امام مسجد دوست پدرم بود گفت داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد ، برایتان تعریف کنم:

روزی شخص ثروتمندی یک من انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته میرود ، بعدازظهر که از کارش به خانه برمیگردد به اهل و عیالش میگویدلطفا انگور را بیاور تا دور هم با بچه ها انگوربخوریم.

همسرش باخنده میگوید:

من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم ،خیلی هم خوش مزه و شیرین بود…

مرد با تعجب میگوید:

تمامش را خوردید…

زن لبخند دیگری میزند و میگوید بله تمامش را…

مرد ناراحت شده میگوید:

یک من(سه کیلو)انگور خریدم یه حبه ی اون رو هم برای من نگذاشته اید 

الان هم داری میخندی جالب است خیلی ناراحت میشود و بعد از اندکی که به فکر فرو میرود…

ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج میشود…

همسرش که از رفتارش شرمنده شده بوداو را صدا میزند…ولی هیچ جوابی نمی شنود.

مرد ناراحت ولی متفکر میرود سراغ کسیکه املاک خوبی در آن شهر داشته…

به او میگوید:یک قطعه زمین میخواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند وآنرا نقدا خریداری میکند ، سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته ، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار میکند…و میگوید:بی زحمت همراه من بیایید…او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار میگوید: میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید….

معمار هم وقتی عجله مرد را می بیند…تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت و مسجد میکند…،

مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه  برمیگردد.

همسرش به او میگوید:

کجا رفتی مرد…

چرا بی جواب چرا بی خبر؟؟؟؟

مرد در جواب همسرش میگوید..:

هیچ رفته بودم یک حبه  انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است ، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم.

همسرش میگوید چطور…مگه چه شده؟اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق باشما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت میخواهم….

مرد با ناراحتی میگوید:

شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم بیاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست…جالب اینست که این  اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم،چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟؟؟وبعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند….

امام جماعت تعریف میکرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر

الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده،

400سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد میباشد ،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت…

ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد،

محبوب ترین مردم تو را فراموش میکنند حتی اگر فرزندانت باشند…

⏳از الان بفکر فردایمان باشیم.

کمی تا بهجت?

@behjat135

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌?نشر_صدقه _جاریست?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 04:30:00 ب.ظ ]





  حضور در برابر قرآن   ...

?حضور کامل نسبت به قرآن

✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره:

?به‌گونه‌ای قرآن بخوان که چشم تو قرآن را ببیند، گوش تو قرآن را بشنود و قلب تو نسبت به معارف بلند او حضور داشته باشد. باید آن را از آفرینندۀ قرآن تلقی کند، که قرآن را خدا می‌گوید و تو شنونده قرآن هستی.

?برگرفته از خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج شیخ علی بهجت

 

کمی تا بهجت?

@behjat135

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌?نشر_صدقه _جاریست?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 04:29:00 ب.ظ ]





  استغفار   ...

?ذکری شگرف از آیت الله العظمی بهجت:

?از حضرت آیت الله بهجت(ره) پرسیدم:

آقا می‌شود یک ذکری به ما بدید که دائمی باشد، خیلی بزرگ باشد؟؟

من فکر کردم ایشان یک دعاهای خیلی طویل و طولانی را می‌فرمایند.!

?آیت الله بهجت فرمودند:

?در قبال این ذکری که من دارم به شما می‌دهم اگر تمام گنج‌های عالم را جمع کنید بیاورید، بروید داخل کوه‌ها هر چه جواهر وجود دارد جمع کنید، بروید در دریاها هر چه مروارید وجود دارد جمع کنید با این ذکری که به شما می‌دهم برابری نمی‌کند!!

گفتم:

آقا بفرمایید چه ذکری هست که این‌قدر با همه جواهرات دنیا برابری نمی‌کند؟

?ایشان فرمودند:

☀️#استغفار، استغفار، استغفار؛ اگر بدانید چه هست این استغفار! چه #گنج‌هایی در این #ذکر_استغفار نهفته هست! باید بیابید که این استغفار چیست!!

?ایشان فرمودند:

☀️زبانتان وقتی به ذکر استغفار باز می‌شود، در حقیقت موانع همه بر طرف می‌شود و حوایجتان هم برآورده می‌شود. اصلاً استغفار صیقل‌دهنده روح است، شما را نزدیک می‌کند به خدا!!

کمی تا بهجت?

@behjat135

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌?نشر_صدقه _جاریست?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 04:28:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما