یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اسفند 1401
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29        





جستجو





  بسیاری از مشکلات با این کار حل میشود   ...

🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ

🔹بسیاری‌ از مشکلات‌ با این‌کار حل می‌شود! 

✍ وقتی با آن شهید (در برزخ) صحبت می کردم، توصیفات جالبی از آن سوی هستی داشت. او اشاره می کرد که بسیاری از مشکلات شما با توکل به خدا و درخواست از شهدا بر طرف می گردد.

مقام شهادت آنقدر در پیشگاه خداوند با عظمت است که تا وارد برزخ نشوید متوجه نمی شوید. در این مدت عمر، با اخلاص بندگی کنید و به بندگان خداوند خدمت کنید و دعا کنید مرگ شماهم شهادت باشد. بعد گفت:

«اینجا بهشتیان همچون پروانه به گرد شمع وجودی اهل بیت علیهم السلام حلقه می زنند و از وجود نورانی آنها استفاده می کنند.»

من از نعمت های بهشت که برای شهداست سؤال کردم. از قصرها و حوریه ها و… گفت:

«تمام نعمت‌ها زیباست، اما اگر لذت حضور در جمع اهل بیت را درک کنی، لحظه‌ای حاضر به ترک محضر آنها نخواهی بود. من دیده ام که برخی از شهدا، تاکنون سراغ حوریه های بهشتی نرفته اند، از بس که مجذوب جمال نورانی محمد و آل محمد (ع) شده‌اند.»

📚 کتاب سه دقیقه در قیامت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1401-12-06] [ 08:26:00 ب.ظ ]





  ارادت امام زمان ارواحنا فداه به حضرت عباس علیه السلام    ...

🔴 ارادت امام زمان ارواحنا فداه به حضرت عباس علیه السلام

🔵 در عالم مکاشفه، پرسیده بود:

🔺 این نامه ها که بی وقفه می رسند و شما، پای آنها چیزی می نویسید! و این نامه هایی، که بعضی شان را می بوسید! قصه این نامه ها چیست؟! 

🔺 امام زمان سلام الله علیه فرموده بود:

“این نامه ها، حوائج و توسلات مردم است به امام زاده ها است اما این نامه هایی که می بوسم حوائجی است که مردم از عمویم عباس طلب کرده اند …

#مهدےغریبِ_مادر💔🥀

#امام_زمان

#أَللّٰهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیکَٔ‌الْفَرَج

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🚩 #یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشف_صدرالحسین_بظهور_الحجه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 08:23:00 ب.ظ ]





  حکایت شیخ رجبعلی خیاط   ...

💢 حکایت شیخ رجبعلی خیاط

✍ جوانی پارچه ای را نزد پیرمرد خیاط برد واز او خواست با آن پارچه کت و شلوار برایش بدوزد خیاط قبول کرد  ،  اجرت کار ۱۵ تومان مشخص شد و جوان چند روز بعد برای تحویل لباسش آمد و مبلغ ۱۵ تومان پرداخت کرد پیر مرد خیاط با لبخند ۵ تومان پس داد وقتی جوان علت را جویا شد گفت: ما طی نمودیم اجرت ۱۵ تومان  باشد و من راضی هستم چرا ۵ تومان پس دادید ؟

پیرمرد خیاط گفت گمان میکردم این کت و شلوار یک روز و نیم کار میبرد ولی یک روزه تمام شد دستمزد من در یک روز ده تومان کافی است . این گونه میشود پیرمرد خیاطی میشود شیخ رجبعلی خیاط و حضرت امام عصر برای دیدنش به مغازه اش میرود و با او نشست و برخواست می‌کند✅

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 07:36:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما