یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          





جستجو





  نماز شب   ...

#نماز_شب

💠آیت الله مظاهری:

🔸یک نمازشب می تواند زمین و زمان را به هم بدوزد،این نماز شب کارها می کند.این نمازشب مرحوم محقق همدانی تحویل جامعه می‌دهد.

🔸این نمازشب نه تنها حاجت می‌دهد،بلکه انسان می‌تواند به واسطه آن نمازشب،درخت رذالت را از دل بکند و حسود و متکبر و خودخواه نباشد و دنیا طلب نباشد.البته خدا می ‌دهد؛اما واسطه نماز است.

#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[یکشنبه 1402-01-27] [ 11:05:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  حکایتی خواندنی از بهلول عاقل   ...

​📚 #حکایتی_خواندنی_از_بهلول_عاقل

روزي بهلول بر هارون وارد شد
هارون گفت ای بهلول مرا پندی ده
بهلول گفـت ای هـارون اگر در
بیابانی که هیچ آبی در آن نیست و تشنگی بر تو غلبه نماید و نزدیک مرگ شوی ، آیا چه میدهی که تو
را جرعه ای آب دهند که عطش خود را فرو نشانی؟
هارون گفت : صد دینار طلا
بهلول گفـت : اگـر صـاحب
آن به پول رضایت ندهد چه می دهی ؟

گفت : نصف پادشاهی خود را می دهم
بهلول گفت پس از آنکه آب را آشامیدي ، اگربه مرض حبس الیوم مبتلا گردي و رفع آن نتوانی باز چه میدهی که کسی علاج آن درد را بنماید ؟

هارون گفت نصف دیگر پادشاهی خود را
بهلول جواب داد : پس مغـرور بـه ایـن پادشـاهی مبـاش که قیمت آن یک جرعه آب بیش نیست

آیا سزاوار نیست که با خلق خدای عزوجل نیکویی کنی ؟!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 10:49:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  اول پدرت را راضی کن   ...

✨﷽✨

🌼اول پدرت را راضی کن

✍جناب شيخ رجبعلی خیاط، گاه به بعضی از افراد اجازه حضور در جلسه های خود را نمی‌داد و یا شرطی برای آن می گذاشت…یکی از ارادتمندان شیخ که قریب بیست سال با ایشان بود، آغاز ارتباط خود با شیخ را این گونه تعریف می کند:در آغاز هر چه تلاش می کردم که به محضر او راه پیدا کنم اجازه نمی داد تا این که یک روز در مسجد جامع ایشان را دیدم، پس از سلام و احوال پرسی گفتم: “چرا مرا در جلسات خود راه نمی‌دهید؟”

فرمودند: “اول پدرت را از خود راضی کن بعد با شما صحبت می کنم"!شب به منزل رفتم و به دست و پای پدرم افتادم و با اصرار و التماس از او خواستم که مرا ببخشد.پدرم که از این صحنه شگفت زده شده بود پرسید: چه شده؟ گفتم: شما کار نداشته باشید، من نفهمیدم، اشتباه کردم….مرا ببخشید و بالاخره پدرم را از خود راضی کردم.

فردا صبح به منزل جناب شیخ رفتم، تا مرا دید فرمود: “بارک اللّه!! خوب آمدی، حالا پهلوی من بنشین"از آن زمان که بعد از جنگ جهانی دوم بود تا موقع فوتشان، با ایشان بودم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 08:58:00 ب.ظ ]




آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(0)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(1)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
1.0 stars
(1.0)
نظر از:  

خوب بود

1402/02/02 @ 02:07
پاسخ از:  
سمیه صالحی

گوارای وجودت

1402/02/02 @ 04:58
نظر از:  
1 stars

خوب لود

1402/02/02 @ 02:07


فرم در حال بارگذاری ...


  سخنرانی حاج آقا عالی   ...

#کلیپ_تصویری

✍سخنرانی حاج آقا عالی
🎬موضوع: الماس در لجن






موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 08:51:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  روایتی عجیب از شدت عداوت ابن ملجم ملعون با اهلبیت   ...

🔴روایتی عجیب از شدت عداوت #ابن_ملجم ملعون با اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین .

▪️[فرحة الغری] عَبْدُ الصَّمَدِ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ أَبِی الْفَرَجِ الْجَوْزِیِّ قَالَ قَرَأْتُ بِخَطِّ أَبِی الْوَفَاءِ بْنِ عَقِیلٍ قَالَ: لَمَّا جِی ءَ بِابْنِ مُلْجَمٍ إِلَی الْحَسَنِ- قَالَ لَهُ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُسَارَّکَ بِکَلِمَةٍ فَأَبَی الْحَسَنُ علیه السلام وَ قَالَ إِنَّهُ یُرِیدُ أَنْ یَعَضَّ أُذُنِی فَقَالَ ابْنُ مُلْجَمٍ وَ اللَّهِ لَوْ أَمْکَنَنِی مِنْهَا لَأَخَذْتُهَا مِنْ صُمَاخِهِ

🔻 هنگامی که ابن ملجم را نزد امام حسن علیه السلام آوردند ، به آن حضرت گفت : می‌ خواهم در گوش شما چیزی بگویم ، امام حسن علیه السلام خودداری کردند و فرمودند : او می‌ خواهد گوشم را به دندان بگیرد ، 

پس ابن ملجم گفت : به خدا سوگند اگر اجازه می‌ داد گوش او را از بیخ می‌ کندم.

📚فرحة الغریّ : ۱۰- ۱۱

📚بحار الأنوار ج ۴۲، ص ۳۰۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 08:48:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...



  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم