یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          





جستجو





  عجیب ترین طلاق سال   ...

♨️ عجیب ترین طلاق سال

 🔴 روز شنبه، مردی به دادگاه خانواده شهید محلاتی مراجعه کرد و دادخواست طلاق خود را به قاضی یکی از شعب ارائه داد.این مرد بیان کرد که پس از گذشت 1 سال از زندگی مشترک، هنوز مستأجر است و همسرش اجازه خرید خانه را به او نمی‌دهد؛  وهنگامی که علت را از زنش میپرسد زن تفره میرود،،اما پس از مدتی و با نصب دوربین مرد متوجه میشود که همسرش هرشب ساعت3:17دقیقه بامداد به زیر زمین خانه میرود و وقتی مرد به زیر زمین مراجعه میکند درکمال تعجب میبیند که همسرش در زیرزمین با یک پیراهن کهنه حرف میزند و دم از انتقام میزند؛پس از بررسی های لازم دادگاه متوجه شد که پدر این دختر اورا در کودکی به زیرزمین میبرده و کتک میزده و زن دچار نوعی بیماری روانی شده است و هر شب پیراهنه پدرش را در زیر زمین تهدید میکند؛متاسفانه مرد شرایط را نمیپذیرد و کار به طلاق میکشد؛؛؛؛

فرزندانمان را با محبت پرورش دهیم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[پنجشنبه 1401-11-27] [ 04:31:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  بچه ها را در معرض چشم زخم قرار ندهید   ...

🔴بچه ها را در معرض چشم زخم قرار ندهید!

✳️استاد محمدعلی مجاهدی نقل کرده اند:

یک سال به اتفاق همسر و دختر چهار ساله‌ام عازم مشهد مقدس شده ‌بودیم. در همان روز ورود به مشهد بلافاصله پس از عتبه بوسی  علی بن موسی الرضا علیه السلام ، توفیق زیارت آقای مجتهدی را پیدا كردیم.

💠دخترم لباس عربی چین داری به تن داشت و درحیاط خانه سرگرم بازی بود. 

🌹 آقای مجتهدی رو به من و همسرم كرده، فرمودند:

چرا در حق این كودك معصوم ظلم می‌كنید؟!

💥 شنیدن جمله عتاب آمیز آن مرد خدا برای ما بسیار سنگین آمد! زیرا در حد توانی كه داشتیم چیزی از دخترمان فرو گذار نمی‌كردیم.

🌷هنگامی كه آن مرد خدا تعجب ما را دید، فرمود:

این بچه دارد از بین می‌رود! طبیعت كودك خیلی لطیف است و تاب چشم زخم ندارد…!

❄️از شنیدن این مطلب، تعجب من و همسرم بیشتر شد زیرا به چشم خود می‌دیدیم كه دخترمان با شادی كودكانه خود سرگرم بازی كردن است و مشكلی ندارد!

⚡️دقایقی گذشت ناگهان دخترم نقش زمین شد و رنگ چهره‌اش تغییر كرد و نفسش به شماره افتاد!

🍀 من و همسرم از دیدن این صحنه به اندازه‌ای دست و پای خود را گم كرده ‌بودیم كه نمی‌دانستیم چه باید بكنیم؟!

🌺حضرت آقای مجتهدی آمدند و دخترم را در آغوش گرفتند و در حالی كه ذكری را زمزمه می‌كردند، بر روی او می‌دمیدند!

🌾دخترم پس از چند دقیقه‌ای، رفته ‌رفته حالت طبیعی خود را پیدا كرد و باز سرگرم شیطنت‌های كودكانه خود شد!

✨حضرت آقای مجتهدی در حالی كه ما را به صرف میوه دعوت می‌كردند، رو به همسرم كرده فرمودند:

🍃خانم همشیره! لزومی ندارد كه این لباس زیبا را بر تن این كودك كه خود بسیار زیبا است بپوشانید و بعد او را از میان كوچه و بازار عبور دهید و نظر مردم را به طرف او جلب كنید! 

📝وآنگهی چرا به هنگام بیرون آمدن از خانه صدقه ندادید؟! می دانید كه صدقه، رفع بلا می‌كند!

💠آن مرد خدا راست می‌گفت. هنگامی كه به دیدار او می‌رفتیم در بین  راه بسیاری از افراد دختر خردسالم را به هم نشان می‌دادند و سرگرم تماشای او می‌شدند و ما از این مطلب غافل بودیم كه به دست خودمان داریم برای او درد سر ایجاد می‌كنیم…

🌿🌿🌿🌿🌺🌼🌸🌿🌿🌿

📕کرامات شیخ جعفر مجتهدی ره

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 10:45:00 ق.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  چه تعبیر زیبایی   ...

✨﷽✨

🌼🌼اگر حق با شماست، 

به خشمگین شدن نیازی نیست؛

🌸🌸و اگر حق با شما نیست، هیچ حقی برای عصبانی بودن ندارید!

صبوری با خانواده عشق است،

صبوری با دیگران احترام است،

صبوری با خود اعتماد به نفس است

وصبوری در راه خدا ایمان است.

اندیشیدن به گذشته اندوه،

و اندیشیدن به آینده هراس می آورد؛

به حال بیاندیش تا لذت را به ارمغان آورد.

در جستجوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا؛

زیرا هر آنچه زیباست، 

همیشه خوب نمی‌ماند؛

👌اما آنچه خوب است، همیشه زیباست.

چه تعبیر زیبایی …

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[چهارشنبه 1401-11-26] [ 05:31:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  عطای بدون درخواست   ...

✨﷽✨

🌼عطای بدون درخواست

✍محمدبن سهل قمي (ره) مي گويد:در سفر مكه ، به مدينه رفتم ، و به حضور امام جواد (ع) مشرف شدم ، خواستم لباسي را از آن حضرت براي پوشاندن مطالبه كنم، ولي فرصتي بدست نيامده و با آن حضرت خداحافظي كردم و از خانه او بيرون آمدم. 

تصميم گرفتم نامه اي براي آن حضرت بنويسم و در آن نامه ، لباسي را درخواست كنم ، نامه را نوشتم و به مسجد رفتم و پس از انجام دو ركعت نماز و استخاره ، به قلبم آمد كه نامه را نفرستم. از اين رو نامه را پاره كردم ، و از مدينه بيرون آمدم. 

همچنان به پيمودن راه ادامه دادم ناگاه ، شخصي نزد من آمد و دستمالي كه لباس در آن بود، در دستش بود و از افراد مي پرسيد: محمد بن سهل قمي كيست ؟ تا اينكه نزد من آمد، وقتي كه مرا شناخت ، گفت : مولای تو (امام جواد (ع)) اين لباس را برای تو فرستاده است ، نگاه كردم ديدم دو لباس مرغوب و نرم است. محمدبن سهل (ره) آن لباسها را گرفت ، و تا آخر عمر نزد او بود، وقتي كه از دنيا رفت ، پسرش احمد، با همان دو لباس او را كفن كرد. 

 

📚داستان های شنيدنی از چهارده 

معصوم(ع)/ محمد محمدی اشتهاردی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[سه شنبه 1401-11-25] [ 01:49:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  آیت الله بهجت(ره):   ...

✍ آیت‌الله بهجت(ره):

امیدواریم خداوند برای یک مشت شیعه مظلوم، صاحبشان را برساند؛ زیرا در عالم چنین سابقه نداشته و ندارد که رئیس و رهبری از مریدان و لشکرش اینقدر غیبت طولانی داشته باشد.

📚کتاب حضرت حجت(عج)، ص١٣٩

مجموعه فرمایشات آیت‌اللّٰه بهجت پیرامون حضرت حجت ، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف


موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 01:45:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...



  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم