یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          





جستجو





  اینگونه بود   ...

#اینگونه_بود

🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره:

▫️ رفته بودم بگویم: «برای بچه‌ام که سخت مریض است، دعا کنید.»
▫️ در را باز کرد، چای آورد و نشست به ذکر گفتن.
▫️ این‌پا و آن‌پا کردم که حرفی بزند یا سؤالی بپرسد؛ خبری نشد.
▫️ از دلم گذشت که حتماً ذکر او مهم‌تر از حرف من است.
▫️ من یک آدم درمانده‌ام که مشکلم را به امید کمک آورده‌ام اینجا؛
▫️ اما او به ذکر مشغول است.
▫️ سرش را بلند کرد و گفت: «ذکر ما مگر چی هست؟»
▫️ از شرمندگی خیس عرق شدم و آمدم بیرون.
▫️ شب که شد، حال بچه خوب بود.

📚 به شیوه باران، ص۴٨

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[سه شنبه 1402-05-31] [ 04:49:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  من شمارا فراموش نکردم شما هم...!   ...

​من شما را فراموش نکردم، شما هم…!

آیت الله  علی #سعادت_پرور ره:
هفته ای یک بار، صد صلوات و صد سوره توحید خوانده و ثوابش را هدیه کنید به روح مادربزرگها و پدربزرگها و فامیل‌های پدری و مادری ؛ این عمل برای حلّ مشکلات مختلف مثل :تاخیر در ازدواج دختران و پسران، مشکلات روحی و خانوادگی و … .  بسیار مجرّب است، به شرط مداومت بر آن!

📚سلوک سعادت، ص ۱۵۷-۱۵۸.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[دوشنبه 1402-05-30] [ 11:33:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  روشن کردن چراغهای خانه قبل از غروب آفتاب   ...

❇️ روشن کردن #چراغ_های_خانه، قبل از غروب آفتاب

🔸️در روایت صحیح السند از معصوم علیه السلام وارد شده است که قبل از غروب آفتاب (مثلا ده دقیقه یا یک ربع) چراغ های خانه را روشن کنید. این کار پریشان حالی را از بین می برد و فقر را دور می سازد و رزق و روزی را افزایش می دهد.

📚حلیه المتقین، علامه مجلسی، 

صفحه ۱۱

🔸️یکی از دلایل اینکه در آخرالزمان مردم بیشتر در سختی قرار می گیرند یا رزق آنها کم می شود، بی توجهی به سخنان ائمه اطهار علیهم السلام در زمینه سبک زندگی است. اگر به این دستورات عمل کنیم، ان شاءالله حتما زندگی بهتری خواهیم داشت. چون خداوند دنیا و انسان را خلق کرده است و او بهتر می داند که چه چیزی برای انسان بهتر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 11:29:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  مرد روستایی از اولیای خدا بود   ...

نقل شده است که روزی «سید هاشم» امام جماعت مسجد «سردوزک» بعد از نماز به منبر رفت. در ضمن توصیه به لزوم حضور قلب در نماز، فرمود: 

روزی پدرم می خواست نماز جماعت بخواند و من هم جزء جماعت بودم. ناگاه مردی با هیأت روستایی وارد شد، از صفوف جماعت عبور کرد تا به صف اول و پشت سر پدرم قرار گرفت. مؤمنین از اینکه یک نفر روستایی رفت و در صف اوّل ایستاد، ناراحت شدند، اما او اعتنایی نکرد. در رکعت دوم در حال قنوت، قصد فرادا کرد و نمازش را به تنهایی به اتمام رساند و همانجا نشست و مشغول خوردن نان شد. چون نماز تمام شد، مردم از هر طرف به رفتار ناپسند او حمله و اعتراض کردند ولی او به کسی پاسخ نمی داد.

پدرم فرمود: چه خبر است؟ به او گفتند: مردی روستایی و جاهل به مسأله، به صف اوّل جماعت آمد و پشت سر شما اقتدا کرد و آنگاه وسط نماز، قصد فرادا کرد و هم اکنون نشسته و نان می خورد.

پدرم به آن شخص گفت: چرا چنین کردی؟ 

او در پاسخ گفت: سبب آن را آهسته به خودت بگویم یا در این جمع بگویم؟

پدرم گفت: در حضور همه بگو.

گفت: من وارد این مسجد شدم به امید اینکه از فیض نماز جماعت با شما بهره مند شوم، اما وقتی اقتدا کردم، دیدم شما در وسط حمد، از نماز بیرون رفتید و در این خیال واقع شدید که من پیر شده و از آمدن به مسجد عاجز شده ام لذا به الاغی نیاز دارم، پس به میدان الاغ فروشها رفتید و خری را انتخاب کردید و در رکعت دوم در خیال تدارک خوراک و تعیین جای او بودید. بدین سبب من عاجز شدم و دیدم بیش از این سزاوار نیست با شما باشم، لذا نماز خود را فرادا تمام کردم. این را بگفت و برفت.

پدرم بر سر خود زد و ناله کرد و گفت: این مرد بزرگی است، او را نزد من بیاورید، با او کار دارم، مردم رفتند که او را بیاورند اما او ناپدید گردید و دیگر دیده نشد.  

📚داستانهای شگفت، ص 88

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 11:23:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...


  داستانی عبرت آموز   ...

🔴از نداشتن هایت گله نکن…خداوند جبران میکند 

مردى از امام صادق علیه السّلام روایت مى‏کند که فرمود: در زمان  پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم مردى بود که (ذو النمره) نامیده مى‏شد. او از زشت‏ترین مردم بود و به سبب همین زشتى او را (ذو النمره) مى‏نامیدند. یک روز او خدمت پیامبر رسید و عرض کرد: 

اى پیامبر خدا! به من بگو خداى عزّ و جلّ بر من چه واجب کرده است؟ پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: خداوند بر تو واجب کرده است هفده رکعت نماز در شبانه روز، و روزه ماه مبارک را در صورتى که زنده ماندى و آن را درک کردى، و حج را اگر استطاعت یافتى، و زکات را، و آن را براى او شرح داد. آن مرد گفت: سوگند بخدایى که تو را بحق به پیامبرى برانگیخت، براى پروردگار خود افزون بر آنچه براى من واجب گردانیده به جاى نخواهم آورد.

پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: چرا اى ذو النمره؟ عرض کرد: زیرا که مرا چنین زشت آفریده است. در این هنگام جبرئیل بر پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم نازل شد و عرض کرد: اى پیامبر خدا! پروردگارت به تو دستور مى‏دهد که از سوى او به ذو النمره سلام برسانى و به او بگویى: پروردگارت مى‏فرماید: آیا خشنود نیستى که در روز رستاخیز تو را به زیبایى جبرئیل محشور کنم.

پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم به او فرمود: اى ذو النمره! این جبرئیل است که به من دستور داده به تو سلام رسانم و به تو بگویم که پروردگار متعال فرموده است: آیا خشنود نیستى که در روز رستخیز تو را به زیبایى جبرئیل محشور گردانم. ذو النمره گفت: پروردگارا! من خشنود شدم و بعزّتت سوگند من نیز [به اعمالم آن قدر] بیفزایم تا خشنود گردى.

📚بهشت کافى, ترجمه روضه کافى، ص387

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 11:18:00 ب.ظ ]





فرم در حال بارگذاری ...



  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما