یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      





جستجو





  چگونه توجه امام زمان را به خود جلب کنیم؟   ...

🔴 چگونه توجه امام زمان را به خود جلب کنیم؟

🌹وصیت سید بن طاووس به فرزندان خود:

🔹 در پیروی و وفاداری و دلبستگی به #امام_زمان آنگونه باش که خدا و رسول خدا و پدران آن حضرت و خود او از تو می خواهند. 

🔹 هنگامی که نمازهای حاجت را به جا می‌آوری، حوائج آن بزرگوار را بر خواسته های خود مقدّم بدار. 

🔹 صدقه دادن از سوی آن جناب را بیش از صدقه دادن از سوی خودت و عزیزانت قرار بده. 

🔹 دعا برای ایشان را بر خودت مقدم بدار.

 خلاصه در هر کار خیری وفای به حق آن بزرگوار را مقدم بدار، زیرا اینکار سبب احسان و توجه بیشتر ایشان به تو میشود.

📚 کشف المحجه، ص۱۵۱

اللهـم‌عجـل‌لولیڪ‌الفـرج

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[یکشنبه 1401-07-17] [ 09:15:00 ق.ظ ]





  بسیار آموزنده   ...

بزرگى با شاگردش از باغى میگذشت 

چشمشان به یک کفش کهنه افتاد. 

شاگرد گفت : گمان میکنم 

این کفشهای کارگرى است که 

در این باغ کار میکند،

بیایید با پنهان کردن کفشها عکس العمل 

کارگر را ببینیم و بعد کفشها را پس بدهیم 

و کمى شاد شویم. استاد گفت : 

چرا براى خندیدن خودمان 

او را ناراحت کنیم..؟ 

بیا کارى که میگویم انجام بده 

و عکس العملش را ببین.. 

مقدارى پول درون آن کفش قرار بده.. 

شاگرد هم پذیرفت و بعد از قرار دادن پول،

مخفى شدند.. 

کارگر براى تعویض لباس به وسائل خود 

مراجعه کرد و همین که 

پا درون کفش گذاشت متوجه شیئى 

درون کفش شد و بعد از وارسى 

پول ها را دید با گریه فریاد زد 

خدایا شکرت..

خدایی که هیچ وقت بندگانت را 

فراموش نمیکنى..! 

میدانى که همسر مریض 

و فرزندان گرسنه دارم و در فکر بودم که 

امروز با دست خالى و با چه رویی 

به نزد آنها باز گردم 

و همین طور اشک میریخت…

استاد به شاگردش گفت : 

همیشه سعى کن براى خوشحالیت

ببخشى نه بستانی…🌸🍃

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1401-07-16] [ 07:11:00 ب.ظ ]





  داستان کوتاه   ...

#داستان_کوتاه 

درویشی بود که در کوچه و محله راه می‌رفت و می‌خواند: 

“هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی”

اتفاقاً زنی این درویش را دید و خوب گوش داد که ببیند چه می‌گوید وقتی شعرش را شنید گفت: من پدر این درویش را در می‌آورم که هر روز مزاحم آسایش ما میشود.

زن به خانه رفت و خمیر درست کرد و یک فتیر شیرین پخت و کمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانه‌اش و به همسایه‌ها گفت: من به این درویش ثابت می‌کنم که هرچه کنی به خود نمی‌کنی.

کمی دورتر پسری که در کوچه بازی میکرد نزد درویش آمد و گفت: من بازی کرده و خسته و گرسنه‌ام کمی نان به من بده.

درویش هم همان فتیر شیرین را به او داد و گفت: “زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور فرزندم ! پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: درویش! این چه بود که سوختم؟ درویش فوری رفت و زن را خبر کرد.

زن دوان‌دوان آمد و دید پسر خودش است که حالش بد شده است! همانطور که توی سرش می‌زد و شیون می‌کرد، گفت: پسرم را با فتیر زهر آلودم مسموم کردم …

آنچه را که امروز به اختیار می‌کاریم فردا به اجبار درو می‌کنیم. پس در حد اختیار، در نحوه‌ی افکار و کردار و گفتارمون بیشتر تامل کنیم!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 07:10:00 ب.ظ ]





  تشرفات   ...

✨﷽✨ #تشرفات

💠درمسیر کربلا بودم که …

✍علامه حِلّی(ره) می گوید: شب جمعه ای به قصد زیارت امام حسین علیه السلام به سوی کربلا می رفتم، در حالی که تنها و سوار بر الاغ بودم و تازیانه ی کوچکی برای راندن مَرکب در دست داشتم. در بین راه عربی پیاده آمد و با من همراه و هم کلام شد. کم کم فهمیدم شخص دانشمندی است؛ وارد مسائل علمی شدیم، برخی از مشکلات علمی که داشتم از او پرسیدم، عجیب اینکه همه را پاسخ مناسب و دقیقی فرمود! متحیر شدم که او کیست؟ که این همه آمادگی علمی دارد؟!

در این حال به فکرم رسید از او بپرسم آیا این امکان وجود دارد که انسان حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) را ببیند؟ ناگهان بدنم را لرزشی گرفت و تازیانه از دستم افتاد. آن بزرگوار خم شد و تازیانه را در دستم گذاشت و فرمود: «چگونه صاحب الزمان را نمی توانی ببینی در حالی که اکنون دستِ او در دستِ توست»

💥پس از شنیدن این جمله، بی اختیار خود را از روی چهارپا بر زمین انداختم تا پای امام را ببوسم اما از شدّتِ شوق، بی هوش بر زمین افتادم… پس از اینکه به هوش آمدم کسی را ندیدم.

📚 عبقری الحسان، ج۲، ص۶۱

📚 منتخب الأثر، ج۲، ص۵۵۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 06:57:00 ب.ظ ]





  متن شبهه:   ...

#7048

متن شبهه:

اینکه میگویند #لعن نکنید شیعیان را میکشند

پس قضیه #مرگ_برآمریکا و #مرگ_براسرائیل چیست؟ پس مرگ هم نگیم تا امریکا دشمنی ش با ما برطرف شه.

پاسخ شبهه:

1⃣ با توجه به اینکه در قرآن کریم از توهین به مقدسات سایر ادیان و مذاهب (حتی بُت) منع شده است (👈 انعام/ 108)، لازم است از توهین به مقدسات اهل سنت که حتی طبق روایات متعدد مسلمان محسوب میشوند خودداری کرد. (📚 بحار الانوار/65 /247). امروزه #لعن، نوعی توهین محسوب میشود و ماهیت اصلی آن که اعلام بیزاری از یک فرد یا مکتب است کمتر مورد توجه قرار میگیرد.

2⃣البته مرزبندی اعتقادی و فکری در زمینه های مختلف، یک اصل دائمی است(تبری). اما بیزاری و دوری جستن از آنچه در باور شیعه خلاف است، باید بدون توهین باشد. اما در زمینه رفتار و ارتباطات اجتماعی، مراوده با اهل سنت بدون اشکال و مورد تاکید روایات است. مثلا در روایتی آمده است: هر کس در صف اول نماز جماعت اهل سنت حاضر شود، مانند آن است که پشت سر رسول الله و در صف اول نماز خوانده است: 📚 وسائل الشيعة/ ‏8 / 299) همچنین در مورد عیادت از بیماران آنها و … روایاتی آمده است

3⃣ با این توضیح معلوم میشود که امریکا یا رژیم صهیونیستی جزو مقدسات محسوب نمیشوند که مورد نهی آیه قرآن واقع شده باشد.

4⃣علاوه بر اینکه، #دشمنی امریکا و اسرائیل با ما منوط به این چند کلمه شعار نیست که با ترک آن مشکل حل شود، بلکه آنها با #آرمانهای اسلامی و انقلابی ما مخالفند. تا زمانی که ما در این مسیر قرار داریم، دشمنی آنها هم پابرجاست.

🔮 به تعبیر قرآن کریم: وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ (بقره/ 120) #یهود و نصارا هرگز از شما راضی نخواهند شد مگر اینکه از آنان تبعیت کنید!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 03:27:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم