یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      





جستجو





  ارزش یک قطره اشک برای اباعبدالله الحسین علیه السلام    ...

▼ارزش يك قطره اشك براى اباعبدالله عليه السلام▼

چون روز قیامت شود و بنده را در موقف حساب و کتاب بیاورند، وقتی نامه عملش را از حسنات تهی می بیند، با یأس راه جهنم را در پیش می‌گیرد. خطاب می رسد ای بنده به کجا می روی!؟ می‌گوید خود را مستحق آتش می دانم. در این هنگام خطاب می رسد که صبر کن، زیرا نزد ما امانتی داری. پس دانه‌ای از درّ می آورند که شعاع نورش همه عرصات را روشن می‌نماید.

 می پرسد من چنین دانه گرانبهایی نداشتم! ندا می‌رسد: این دانه، قطره اشکی است که در فلان مجلس در مصیبت حسین بن علی (عليه السلام) از دیدگانت جاری شد و ما آن را برای این روز که یوم الحسرة است، ذخیره کردیم تا به کارت آید. حالا این درّ را از تو خریداریم. آن را نزد انبیاء ببر تا قیمت گذاری کنند. 

نزد آدم صفی الله (عليه السلام) می برد و آن حضرت می فرماید من سررشته قیمت این درّ را ندارم. نزد نوح (عليه السلام) و سایر انبیاء هم می آورد و همه به دیگری حواله می‌نمایند تا نزد خاتم الانبیاء (صلى الله عليه وآله) می آورد. حضرت می‌فرماید نزد علی مرتضی (عليه السلام) ببر. امیرالمؤمنین نیز او را نزد فرزندش حسین ‌(عليه السلام) می فرستد. 

وقتی درّ را به حضرت اباعبدالله (عليه السلام) می دهد آن حضرت، درّ را نزد خداوند می آورد و عرض می‌کند خدایا قیمت دانه این است که این بنده را به همراه پدر و مادرش به من ببخشی و ایشان را با من محشور کنی. خطاب می رسد که او را با پدر و مادرش به تو بخشیدیم و همسایه‌ات در بهشت خواهند بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[پنجشنبه 1401-05-20] [ 04:08:00 ب.ظ ]





  با علما   ...

✅فکر می‌کردم سالخورده‌تر که شود، از عبادتش کم می‌شود. مقداری استراحت خواهد کرد.

٩٠ ساله شد، اما عبادتش کم نشد که هیچ، انگار عاشق‌تر هم شده بود.

?اگر کار روزمره‌ای پیش می‌آمد، محال بود از عبادتش به‌خاطر آن کار بکاهد.

از خوردن و خوابیدن می‌زد تا به عبادتش برسد.

?یکی‌دو ساعت پیش از فجر بیدار بود و به مناجات و استغفار مشغول می‌شد.

?تا صبحانه، به‌اختلاف فصل، حدود ۵ یا ۶ ساعت عبادت می‌کرد.

?نماز ظهر و عصر با تعقیباتش دو ساعت و نیم طول می‌کشید. سه ساعت و نیم هم وقتش صرف نماز مغرب و عشا، دعاها و نافله می‌شد.

?بعد از رحلتشان، حساب کردم، دیدم یازده ـ دوازده ساعت در روز به عبادت مشغول بود.

به مطالعه‌اش، به تدریسش،

?به کارهای خانواده هم می‌رسید و از هیچ‌کدام بازنمی‌ماند.

?خوب که فکر می‌کردم، می‌دیدم بی‌راه نبود وقتی می‌گفت:

«در طول شبانه‌روز، وقت کم دارم.»

(این بهشت، آن بهشت، ص۶١و۶٢؛ بر اساس خاطرۀ حجت‌الاسلام و المسلمین علی بهجت)

#آیت_الله_بهجت 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 02:37:00 ب.ظ ]





  دعا برای امام زمان   ...

? #سلام_آقای_من?

هـر زمـان جـوانـی دعـای فـرج را زمـزمـه کـند. هـمزمان امـام زمـان دسـتهـای مـبـارکـشـان را بـه سـوی آسـمـان بـلـنـد مـی کـنـند و بــرای آن جـوان دعا میفرمایند

?تعجیل درفرج #پنج صلوات?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 02:34:00 ب.ظ ]





  توصیه امام زمان برای حاجت روایی   ...

✍️#داستان

?توصیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه جهت حاجت روایی با خاصیتی از سوره یس

◽️شخصی از بندگان خدا در شهر یزد گرفتاری سختی داشت خدمت حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه مشرف می شود ولی آن بزرگوار را نمی شناسد.

حضرت به او فرموده بودند :سوره یس را بخوان 

چون به کلمه مبین که در شش مورد آمده رسیدی حاجت خود را نیت کن 

و پس از قرائت سوره نیز حاجت خود را درخواست کن تا خداوند دعای تو را مستجاب نماید.

◽️او گفت : چون در سوره یس نگاه کردم دیدم کلمه مبین در هفت مورد ذکر شده تعجب کردم. 

اما با تامل دقت کردم فهمیدم در شش مورد بدون الف و لام است ( مبین ) و در یک مورد همراه با آن می باشد ( المبین ) 

سپس گفت سوره را همان طوری که حضرت فرموده بود خواندم و خداوند نیز دعایم را مستجاب کرد.


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[چهارشنبه 1401-05-19] [ 10:10:00 ب.ظ ]





  تاثیر ولایت در میوه ها   ...

بسم الله الرحـــــــــــــــــمن الرحیم 

?️تأثیر ولایت در میوه‌ها

?قنبر غلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌گوید: خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودم که مردی وارد شد و گفت: ای امیرالمؤمنین! من هوس خربزه دارم. پس امیرالمؤمنین (علیه السلام) به من دستور خرید خربزه را داد. با درهمی رفتم و برای ما سه خربزه آوردند. یکی را بریدم که تلخ بود. عرض کردم: تلخ و خراب است یا امیرالمؤمنین! فرمودند: پرتش کن! از آتش است و به آتش بر می گردد. و دومی را بریدم، ترش بود. عرض کردم: ترش و خراب است ای امیر المؤمنین! فرمودند: پرتش کن! از آتش است و به آتش بر می‌گردد. پس سومی را بریدم، کرم زده بود. عرض کردم: کرم زده است ای امیرالمؤمنین! فرمودند: پرتش کن! از آتش است و به آتش بر می‌گردد. قنبر گوید: دوباره با درهمی دیگری رفتم و سه خربزه برای ما آوردند. پس روی پایم برخاستم و عرض کردم: یا امیرالمؤمنین مرا از بریدن آن معاف فرمایید، پس امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ای قنبر! بنشین! زیرا این خربزه مأمور است. پس نشستم و یکی را بریدم، گوارا بود. عرض کردم: شیرین است ای امیرالمؤمنین! فرمودند: بخور و به ما هم بخوران! پس قاچی خوردم و به ایشان و به سایر حاضرین هم قاچی دادم. امیرالمؤمنین (علیه السلام) رو به من کرد و فرمودند: ای قنبر! همانا خدای تبارک و تعالی ولایت ما را بر اهل آسمان ها و اهل زمین از جن و انسان و میوه و غیر آنها عرضه کرد، هر کدام از آنها که ولایت ما را پذیرفت، پاکیزه و پاک و گوارا شد و هر کدام که نپذیرفت، خبیث و فاسد و بدبو شد.?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 10:03:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم