یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      





جستجو





  پرچم انتقام بالا رفت   ...

🔴دقایقی قبل پرچم انتقام در جمکران به اهتزار در آمد

آخرین بار سال ٩٨ این پرچم برای شهادت سردار سلیمانی به اهتزاز در آمد که همراه بود با حمله‌ی ایران به پایگاه هایی آمریکا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1402-10-15] [ 11:34:00 ب.ظ ]





  صدای افلاک   ...

┄═﷽═┄
💠آیت الله سیدعلی قاضی قدس سره:
مشغول نماز که می شوم آهنگ افلاک را می شنوم. از خدا خواسته ام که این سماع را از من برندارد.

#قاضی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[پنجشنبه 1402-10-14] [ 09:56:00 ق.ظ ]





  نماز استیجاری برای کمک به دیگران   ...

​🔺نماز استیجاری برای کمک به دیگران

▫️سیدعلی دزفولی از یکی از خویشاوندان شیخ انصاری:

⚡️«در نجف اشرف به سبب فقری که داشتم، خدمت #شیخ_مرتضی_انصاری رسیدم و او را از حالم آگاه ساختم.

🔅شیخ فرمود: در حال حاضر از وجوه شرعی چیزی نزد من نیست، ولی نزد فلانی برو و بگو دو سال نمازِ استیجاری به تو بدهد. پول آن‌ها را برای خود بردار؛ نمازها را من می‌خوانم».

📚دریای فقاهت،سید عبدالرسول موسوی، صفحه۴۲.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[سه شنبه 1402-10-12] [ 05:48:00 ب.ظ ]





  یک داستان یک پند   ...

┄═﷽═┄

#یک_داستان_یک_پند 

مردی به خواب دوستش آمد، در حالی‌که غل و زنجیر بر دست داشت. به دوستش گفت: به پسران من بگو، عمل صالحی انجام دهند تا جزو باقیات‌الصالحات بر من ثوابی نوشته شود، باشد که خدا مرا از عذاب رها کند. دوستش نزد فرزندان آن متوفی آمد و سخن پدر بر آنان رساند و خواب خود تعریف کرد. در حالی‌که فرزندان او از بیکاری از شهر پشم می‌خریدند و در رودخانه می‌شستند تا پولی بگیرند و کسب معاش کنند.

 پسر بزرگ‌تر گفت: مرا معاف و معذور دار که این پشم‌ها امانت است و ما را دیناری در دنیا نیست که در حق او نیکی کنیم.  پسر کوچک‌تر گفت: صبر کن نرو. دستان خود را گشوده به هم چسباند و سه بار آب رودخانه پر کرد و به بیرون رود روی سبزه‌های کنار رود ریخت. گفت: خدایا چیزی برای احسان و بخشش ندارم از فضل خود این کم‌ترین را از این ناچیز بپذیر و پدرم را از عذاب معاف کن.دوستش خنده‌ای کرد و گفت: شاهکار کردی ای پسر دوست من! نیازی به احسان و نیکی تو نیست من کار نیکی می‌کنم و وصیت پدر تو را عمل می‌کنم.

شب در خواب فرو رفت و دید آن دوست‌اش در باغ بزرگی است. شاد شد و گفت: من که چیزی برای تو نبخشیدم؟ دوست‌اش گفت: خدا به خاطر سه کف دست آب ، مرا بخشید. بدان در این دنیا برای خدا ارزش یک عمل به نیت کننده آن است نه بزرگی یک کار.  آری حال که فصل زمستان است ، کافی است نان‌های خشک مانده سر سفره را به نیت قربة الی‌الله برای پرندگان بریزیم. به همین راحتی با یک نیت خوب، کوچک‌ترین کار نزد بشر، نزد خدا بزرگترین کار است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 05:41:00 ب.ظ ]





  تلنگر   ...

🌾💠🌾💠🌾💠🌾💠🌾

💠هر روز سعی کنید یک کاری برای #امام_زمان تان انجام دهید، که شب وقتی می‌خواهید بخوابید بگویی آقا جان من این کار را برای شما کردم؛ حتی شده یک صلوات بفرستی.

آقا شَکورند، بامحبت‌اند، دست‌تان را می‌گیرند.

حتی یک صدقه، یک دعا برای فرج،

می‌توانی دیگران رابه یاد #امام_زمان بیندازی. 

هرچه از دستت برمی‌آید و از عهده‌ات ساخته است. 

🎙استاد اخلاق حاج آقا زعفری‌زاده 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 01:30:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم