یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      





جستجو





  نامه درد ناک همسر شهید رستمعلی آقا باباپور   ...

​✍نامه دردناک شهید رستمعلی آقا باباپور

در هشتمین روز کمین، گلوله تک تیرانداز نشست وسط دو اَبروی رستمعلی و پیشانیش را شکافت.

صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه های کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد.

ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی نامه داری


فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود ، نوشته بود :
رستمعلی جان، امروز پدر شدی،
وای ببخشید من هول شدم، سلام
عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم ؟
از جهاد اومده بودن دنبالت، می خوان اخراجت کنن،
خندم گرفته بود.‏
مگه بهشون نگفتی که جبهه ای ؟ گفتن بخاطر غیبت اخراج شدی،
مهم نیست، وقتی آمدی دوباره سر زمین ، کار می کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگیمون  نمیده،
همون بهتر که اخراجت کنن.
عزیزم زود برگرد، دلم واست تنگ شده…

مدیون چه کسانی هستیم؟!🥺❤️‍🩹
#شهدا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[پنجشنبه 1402-06-02] [ 09:15:00 ب.ظ ]





  سیره شهداء   ...

.

                 🔅🦋﷽🦋🔅      

#خاطره

#سیره_شهدا

🕊خاطره ای درباره ی امر به معروف و نهی از منکر #شهید_محمود_سعیدی_نسب🌷

“ایشان سوار تاکسی شده بوده اند و می‌بینند که از ضبط خودرو صدای یک خواننده خانومی و یک موسیقی غنا و طربی در حال پخش بوده، از راننده درخواست می‌کنند که نوار را خاموش کند🔇

راننده که جوان خوش چهره و مؤدبی بود، گفت: بابا بیخیال عمو! ما جوونیم، بزارید 

آزاد باشیم! بزارید خوش باشیم! 

محمود گفت: داداش اگر شما جایی آتیش باشه، روش بنزین میریزی؟ یا مواد 

منفجره کنار آتیش قرار میدی؟؟ 💣💥🔥

پسر جوان که از سوال او تعجب کرده بود گفت: خب معلومه که نه! این جوری 

آتیش شعله ورتر میشه، چه ربطی داره؟🤷🏻‍♂ 

محمود گفت: خب داداش، من و شما جوونیم. آتیش شهوت در وجود ما خونه داره. ممکنه با این چیزها تحریک بشه و شعله ور تر بشه🔥🔥🔥

شما با این موسیقی مشکل دارت داری بنزین میریزی رو این آتیش شهوت، ممکنه کار به جایی برسه که دیگه نتونیم جلوشو بگیریم و دین و ایمانمون رو از دست بدیم “

✳️ ببینید ایشان از #روش_مثال  استفاده کرده، کاری که در بداهه آسان نیست، یعنی 

خیلی وقتها ما برای بعضی منکرات بخواهیم تذکر بدیم حالا چه در حیطه مردم چه 

در حیطه مسئولین، آدم از قبل فکر میکنه چهار تا مثال هم آماده میکند.

اما اینکه شما بداهه بتونی در آن لحظه همچین مثال قشنگی را ایجاد کنی، جز به #مدد_الهی محقق نخواهد شد.

البته إن تنصرالله ینصرکم✌️

عزیزان گاهی وقتها ما ضرر یک گناهی رو برای گناهکار بگیم، خیلی #تأثیرگذارتره 

تا این که همه اش بگیم حرامه! واجبه! حرامه! مکروهه! فلانه مثلا …

(البته همون طور که قبلا گفتیم  بعضا ممکنه انسان در حد چند ثانیه وقت داشته باشه به منکری #تذکر بده، که در اون صورت طبق فرموده‌ی  #مقام_معظم_رهبری، از روش بگوئید و بروید استفاده می‌کنیم…)

اما بعضی وقتها که فرصت هم هست می‌توانیم آیه قرآن یا روایتش را بگوئیم، ولی این که به زبان خودش، به صنف و شغل خودش بتونیم مرتبط کنیم و یک مثالی پیدا کنیم و استفاده کنیم خیلی میتونه مؤثر باشه، در #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر های ما

🌷شهدا را با ذکر صلواتی یاد کنیم📿

🌷🌷أللّٰهُــمَّ‌صَــلِّ‌عَلَـے‌مُحَمَّــدٍﷺ‌‌ وَآلِ‌مُحَمَّــدٍﷺ‌ وَ؏جِّــلْ‌فَرَجَہُـمْ‌🌷🌷

برگرفته از بیانات استاد علی تقوی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 09:13:00 ب.ظ ]





  غربال شدن یعنی چه؟   ...

حضرت علی (ع):

در آخر الزمان شیعیان ما همانند وضعیت یک انبار گندم را خواهند داشت. که آن را آفت بزند و صاحب انبار آنها را بیرون می آورد و آن قسمت هایش را که آفت زده دور می ریزد و بقیه را داخل انبار قرار می دهد و این کار مجددا آنقدر و استمرار پیدا می کند تا جایی که به اندازه مشتی از آن گندمها بیشتر سالم باقی نمی ماند.

غیبت نعمانی، باب۱۲

گاهی اوقات میشنویم بعضیا میگن ما یه فامیل/ دوست/ آشنا داشتیم چادری بود الان بی حجابه، انقلابی بود الان ضدانقلابه، نمازخون بود الان کافره و…

این یعنی غربال میشیم❗️

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 04:30:00 ب.ظ ]





  هنگام جان دادن امام حسن اهل بیت چه حالی داشتند   ...

#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام

◾️قمر بنی هاشم علیه‌السلام با جان‌دادنِ إمام حسن علیه‌السلام، خاک بر سر و روی خود می‌ریخت…

⚡️ گوشه‌ای از حال و روز بنی هاشم در عزای امام حسن مجتبی علیه‌السلام …

در نقلی آمده است:

لحظات آخر عمر مبارک امام حسن مجتبی علیه‌السلام بود که برادران و خواهران و عده‌ای از بنی هاشم دور آن حضرت را گرفته بودند، که نفس های آن حضرت به شماره افتاد،

ثمّ إنّهُ وَجَّهَ وَجهَهُ اِلَي القِبلةِ و غَمضَ عَينَيه و مَدَّ يَدَيهِ و رِجلَيه

▪️در این هنگام روی مبارکش را به سمت قبله نمود و چشمانش را بر هم گذاشت و دست و پایش را دراز نمود.

به وحدانیت خدا و رسالت جدّ و ولایت پدرش اقرار نمود و روح مقدسش از این دنیا پر کشید.

🩸سیدالشهداء علیه‌السلام در این هنگام پیکر پاک برادر را در بر گرفت و صورت مبارکش را مسح می‌نمود و فریاد می‌کشید:

وا اخاه وا خَبيتاه وا حَسناه وا قلّة ناصراه مَن لي عَونٌ بعدك يا اَخي

🩸حضرت ام‌کلثوم علیهاالسلام به صورتش لطمه می‌زد و فریاد سر می‌داد:

وا حسناه وا محمداه وا علياه وا فاطمتاه

🩸زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ناله سر می‌داد و می‌فرمود:

وا اخاه وا حسناه وا سَنَداه وا لَهفاه وا قِلّة ناصراه يا اخي 

… ثمّ انّها بَكتْ عَلَي اخيها و هيِ تَلثِمُ خَدَّيهِ و تَتَمرّغ عليه و تبكي عليه طويلا 

▪️ آن بانوی مکرّمه، گریه کرد و خود را بر روی بدن مبارک برادر انداخت و گونه های برادر را بوسید و سخت گریه کرد.

و انّ العبّاسَ رَثّاهُ باكياً حَزيناً يَحثُو التُرابَ علَي وَجهِهِ و يَصيحُ

▪️ابالفضل العباس علیه‌السلام نیز در آنجا حضور داشت و با قلبی داغدار و چشمانی اشکبار بر برادر خود مرثیه‌سرایی می‌نمود و خاک بر روی خود می‌ریخت و فریاد می‌کشید.

📚معالی السبطین ص۶۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 04:28:00 ب.ظ ]





  حکایت قصر سبز امام حسن وقصر سرخ امام حسین علیهما‌السّلام در بهشت   ...

#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام

◾️حکایت قصرِ سبز امام حسن و قصرِ سُرخ امام حسین «علیهماالسلام» در بهشت …

در روایت آمده است:

هنگامی که شهادت امام حسن علیه‌السّلام نزدیک شد،

وَ جَرَی السَّمُّ فِی بَدَنِهِ تَغَیَّرَ لَوْنُهُ وَ اخْضَرَّ

▪️و زهر در بدنش نفوذ کرد، رنگ مبارکش دگرگون و سبز گردید.

امام حسین علیه السّلام به وی فرمود:

چرا رنگ شما به سبزی مایل است؟

امام حسن علیه‌السلام پس از اینکه گریان شد، فرمود: حدیثی که جدم راجع به من و شما فرموده صحیح است،

ثُمَّ اعْتَنَقَهُ طَوِیلًا وَ بَکَیَا کَثِیراً 

▪️آنگاه دست به گردن امام حسین انداخت و گریه‌ای طولانی کردند. 

سپس امام حسین علیه السلام از آن حدیث جویا شد. امام حسن علیه السّلام فرمود: جد بزرگوارم به من فرمود: 

در شب معراج که وارد باغ‌های بهشت شدم و از منزل اهل ایمان عبور کردم، با دو قصر مواجه شدم که بسیار عالی و در کنار یکدیگر و به یک شکل بودند، تنها تفاوتی که داشتند این بود که یکی از آن‌ها از زبرجد سبز و دیگری از یاقوت قرمز بود. من به جبرئیل گفتم: این دو قصر برای کیست؟ گفت: برای امام حسن و امام حسین علیهما‌السّلام می‌باشند. 

گفتم: ای جبرئیل! پس چرا یک رنگ نیستند؟ دیدم ساکت شد و جوابی نداد. گفتم: چرا سخن نمی گویی؟ گفت: از شما خجالت می‌کشم، گفتم تو را به خدا قسم می‌دهم که مرا از این موضوع آگاه کن. 

🩸جبرئیل گفت: 

أَمَّا خُضْرَةُ قَصْرِ الْحَسَنِ فَإِنَّهُ یَمُوتُ بِالسَّمِّ وَ یَخْضَرُّ لَوْنُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ 

▪️علت سبز بودن رنگ قصر امام حسن علیه‌السلام این است که در اثر سم شهید می‌شود و در وقت شهادت رنگش سبز خواهد شد.

وَ أَمَّا حُمْرَةُ قَصْرِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّهُ یُقْتَلُ وَ یَحْمَرُّ وَجْهُهُ بِالدَّمِ 

▪️ سبب قرمز بودن قصر إمام حسین علیه‌السلام این است که آن حضرت شهید می‌شود و صورتش با خون خودش، سرخ خواهد شد. 

فَعِنْدَ ذَلِکَ بَکَیَا وَ ضَجَّ الْحَاضِرُونَ بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ.

▪️در همین موقع بود که گریه کردند و حضار هم ضجه زده و گریه کردند.

📚بحارالانوار ج۴۴ ص۱۴۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 04:26:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما