یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





جستجو





  توصیه امام زمان برای حاجت روایی   ...

✍️#داستان

?توصیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه جهت حاجت روایی با خاصیتی از سوره یس

◽️شخصی از بندگان خدا در شهر یزد گرفتاری سختی داشت خدمت حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه مشرف می شود ولی آن بزرگوار را نمی شناسد.

حضرت به او فرموده بودند :سوره یس را بخوان 

چون به کلمه مبین که در شش مورد آمده رسیدی حاجت خود را نیت کن 

و پس از قرائت سوره نیز حاجت خود را درخواست کن تا خداوند دعای تو را مستجاب نماید.

◽️او گفت : چون در سوره یس نگاه کردم دیدم کلمه مبین در هفت مورد ذکر شده تعجب کردم. 

اما با تامل دقت کردم فهمیدم در شش مورد بدون الف و لام است ( مبین ) و در یک مورد همراه با آن می باشد ( المبین ) 

سپس گفت سوره را همان طوری که حضرت فرموده بود خواندم و خداوند نیز دعایم را مستجاب کرد.


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[چهارشنبه 1401-05-19] [ 10:10:00 ب.ظ ]





  تاثیر ولایت در میوه ها   ...

بسم الله الرحـــــــــــــــــمن الرحیم 

?️تأثیر ولایت در میوه‌ها

?قنبر غلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌گوید: خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودم که مردی وارد شد و گفت: ای امیرالمؤمنین! من هوس خربزه دارم. پس امیرالمؤمنین (علیه السلام) به من دستور خرید خربزه را داد. با درهمی رفتم و برای ما سه خربزه آوردند. یکی را بریدم که تلخ بود. عرض کردم: تلخ و خراب است یا امیرالمؤمنین! فرمودند: پرتش کن! از آتش است و به آتش بر می گردد. و دومی را بریدم، ترش بود. عرض کردم: ترش و خراب است ای امیر المؤمنین! فرمودند: پرتش کن! از آتش است و به آتش بر می‌گردد. پس سومی را بریدم، کرم زده بود. عرض کردم: کرم زده است ای امیرالمؤمنین! فرمودند: پرتش کن! از آتش است و به آتش بر می‌گردد. قنبر گوید: دوباره با درهمی دیگری رفتم و سه خربزه برای ما آوردند. پس روی پایم برخاستم و عرض کردم: یا امیرالمؤمنین مرا از بریدن آن معاف فرمایید، پس امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ای قنبر! بنشین! زیرا این خربزه مأمور است. پس نشستم و یکی را بریدم، گوارا بود. عرض کردم: شیرین است ای امیرالمؤمنین! فرمودند: بخور و به ما هم بخوران! پس قاچی خوردم و به ایشان و به سایر حاضرین هم قاچی دادم. امیرالمؤمنین (علیه السلام) رو به من کرد و فرمودند: ای قنبر! همانا خدای تبارک و تعالی ولایت ما را بر اهل آسمان ها و اهل زمین از جن و انسان و میوه و غیر آنها عرضه کرد، هر کدام از آنها که ولایت ما را پذیرفت، پاکیزه و پاک و گوارا شد و هر کدام که نپذیرفت، خبیث و فاسد و بدبو شد.?

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 10:03:00 ب.ظ ]





  یک داستان یک پند   ...

✨﷽✨

#یک_داستان_یک_پند 

✍در بغداد نابینایی عاشق شبلی بود، ولی او را ندیده بود. روزی شبلی به مغازه او رفت و نانی برداشت. (شبلی درویش بود و درویش چیزی ندارد.) به نابینا گفت: نانی برداشتم، گرسنه هستم. نابینا که صاحب نانوایی بود، نزدیک شد و نان را از او گرفت و دشنام داد. مردم چون این صحنه را دیدند، به نابینا خرده گرفتند و گفتند: او را می‌شناسی!؟ او شبلی بود! نابینا پشیمان به دنبال شبلی راه افتاد. هنگامی که به شبلی رسید، از او عذر خواست و به دست و پای او افتاد و طلب بخشش کرد. نانوا گفت: من برای جبران خطایم  میخواهم یک مهمانی بدهم. تشریف بیاورید تا مسرور شوم.

 نابینا یک مهمانی داد و بزرگان شهر را دعوت نمود. شبلی را در صدر مجلس نشاند، تا خطای خود جبران کند و دل شبلی را به دست آورد. مجلس تمام شد و نابینا از شبلی موعظه‌ای خواست. شبلی گریست و گفت: برای خدا لقمه‌ای نان به درویش ندادی، ولی برای حفظ نام خود صد سکه خرج کردی! (که مبادا نام تو در شهر به خاطر توهین به شبلی آسیب ببیند.)

بدان که تا خود را برای خدا عزیز نکنی و تحت امر او نباشی با این مهمانی‌های مجلل هرگز عزیزِ شبلی و دیگران نمی‌توانی بشوی. 

✨العزه لله جمیعا.✨

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 12:28:00 ب.ظ ]





  مراقبه بعد عاشورا   ...

? مراقبه‌ی بعد از عاشورا

✍ برای انسانی که به عاشورا رسیده است، مراقبه‌ی بعد از عاشورا، مراقبه‌ در مراتب حضور است. چنین فردی باید محاسبه کند که آیا توانسته است به آن‌هایی که همه چیز خود را در راه ولی خدا بذل کرده‌اند، بپیوندد؟ آیا به جایی رسیده است که حاضر باشد در مقابل ولی خدا قطعه قطعه شود، فقط برای آن‌که ولی خدا بتواند یک نماز دیگر بخواند؟

? آیت الله میرباقری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 12:23:00 ب.ظ ]





  حقیقت روز عاشورا   ...

#چهار_خطای_عجیب_در_باورهای_محرم_و_عاشورا

✍ شهید مرتضی مطهری/کتاب حماسه حسینی 

1⃣ اوج عزاداری امام حسین (ع) ده روز اول ماه محرم الحرام است و در بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر (ع) سوگواری می‌کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس (ع) اختصاص می دهند.

همین موارد بین مداحان و منبری ها باعث شده است که عده ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم و یا حضرت ابالفضل (ع) در روز تاسوعا به شهادت رسیده اند.

?اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده اند و حضرات ابالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از امام حسین (ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده اند. حضرت رقیه (س) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است.

2⃣ باور عمومی این است که حضرت حسین بن علی (ع) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند.

? اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمرو بن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرات فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است.

در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید (ره) آمده است: «در شب عاشورا زینب دست بر گریبان برده و بیهوش بر زمین افتاد. حسین (ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و…»

 این نقل معتبر نشان می دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه ها بوده و اصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است.

 

همچنین شیخ عباس قمی (ره) در منتهی الامال می گوید: «شب عاشورا امام حسین (ع)، حضرت علی اکبر (ع) را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید».

3⃣ یکی از معروف ترین تحریف ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی‌اکبر (ع) است و چه روضه ها که در این زمینه خوانده نمی‌شود.

در روضه ها ذکر می شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می کرد، یا اینکه حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه ها نیز شده است.

 

?اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر (ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی دهد.

 4⃣ مطلب بعدی باز هم مربوط به حضرت علی اکبر (ع) ؛ این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه ها که پیرامون آن نساخته ایم.

? اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته اند، هر کس از امام حسین (ع) اذن میدان می خواست، اگر می شد حضرت برایشان عذری می‌آورد ولی در مورد جناب علی اکبر گفته اند: «فاستأذن اباه، فأذن له» یعنی تا اجازه خواست حضرت فورا فرمودند: برو

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 12:21:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم