یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





جستجو





  ۵ اصل دین در صلوات   ...

پنج اصل دین در صلوات وجود دارد:

«اللهم» توحید است!

«صلی علی محمد» نبوت است!

«و آل محمد» یعنی امیرالمومنین علیه‌السلام و اولادش، 

این هم امامت است!

توحید را هم که قائل شدیم، 

پس معاد را هم قائلیم!

و اگر حق محمد و آل محمد را ادا کردید، 

عدالت است.

قربان این مستحب، 

که با آن هر پنج اصل دین را اقرار کردیم.

اللهم صل علی محمد و ال محمد

و عجل فرجهم?

˝شیخ اسماعیل دولابی ˝

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[چهارشنبه 1401-05-12] [ 08:41:00 ب.ظ ]





  داستان آموزنده   ...

?? داستان زیبا و آموزنده ??

آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید.

روزری یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید

تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟

آهنگر سر به زیر اورد و گفت

وقتی که می خواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم.

همین موصوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار.

????

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 02:38:00 ب.ظ ]





  داستان بسیار زیبا   ...

داســـ?ــتان بسیار زیبـا 

?? عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود.

 روزی به آبادی دیگری رفت عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. 

?مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. گفت: فلان عابدبود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد.

 نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد.

 وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم  دوزخ یعنی چه؟ عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی را نان دادی.

??

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 02:36:00 ب.ظ ]





  دعای خوب   ...

?‍ تقدیم به شما خوبان 

?الهی

?به حرمت چهارم محرم 

?۴تا ازدعاهاتون مستجاب بشه

?۴تا خبرخوب بشنوید

?۴تا اتفاق خوب توزندگیتون بیافته

?و۴تا ازگرفتاریهاتون رفع بشه 

?حاجت روا باشید 

?الهی آمین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[سه شنبه 1401-05-11] [ 03:13:00 ب.ظ ]





  حکایت آموزنده   ...

✨﷽✨

#حکایت_آموزنده

?اربابی یکی را کشت و زندانی شد. و حکم بر مرگ و قصاص او قاضی صادر کرد. شب قبل از اعدامش، غلامش از بیرون زندان، تونلی به داخل زندان زد و نیمه شب او را از زندان فراری داد.

?اسبی برایش مهیا کرد و اسب خود سوار شد. اندکی از شهر دور شدند، غلام به ارباب گفت: ارباب تصور کن الان اگر من نبودم تو را برای نوشتن وصیتت در زندان آماده می‌کردند. ارباب گفت: 

?سپاسگزارم بدان جبران می‌کنم. نزدیک طلوع شد، غلام گفت: ارباب تصور کن چه حالی داشتی الان من نبودم، داشتی با خانواده‌ات و فرزندانت وداع می‌کردی؟ ارباب گفت: سپاسگزارم، جبران می کنم.

?اندکی رفتند تا غلام خواست بار دیگر دهان باز کند، ارباب گفت تو برو. من می‌روم خود را تسلیم کنم. من اگر اعدام شوم یک بار خواهم مرد ولی اگر زنده بمانم با منتی که تو خواهی کرد، هر روز پیش چشم تو هزاران بار مرده و زنده خواهم شد

?قرآن کریم:

لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الذی

هرگز نیکی‌های خود را با منت باطل نکنید..

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 03:10:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم