یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          





جستجو





  سه آفت سه راه حل قرآنی   ...

🌸🍃🌸

🍃🌸

🌸

🔸سه آفت سه راه حل قرآنی

🌷️ استاد قرائتی :

❌ آفت اول :اگر مبتلا به شهوت شدى

🔹راه حل :

در نمازت تجديد نظر كن حتما دچار سهل انگارى در نمازت شده ای.

به دليل آيه:

🌸️ فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة واتبعوا الشهوات…

📖 59/مریم،ص309.

❌ آفت دوم: اگر احساس بدبختى وعدم توفيق كردى

🔹راه حل :

در رابطه ات با مادرت تجديد نظر كن.

به دليل -آيه:

🌸(وبربوالدتى ولم يجعلنى جبارا شقيا…32/مریم،ص307).

❌ آفت سوم : اگر احساس تنگى وسخت شدن زندگى كردى

🔹راه حل :رابطه ات با قران درست كن.

به دليل -آيه:

🌸ومن اعرض عن ذكرى فان له معيشة ضنكا…124/طه،ص320).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1403-06-17] [ 09:43:00 ب.ظ ]





  عامل نجات مقدس اردبیلی ره   ...

عامل نجات مقدس اردبیلی ره

در زهد و تقوا زبانزد عام و خاص بود

و مدال بندگی بر گردن داشت.

او را عالم رویا دیدند.

از او پرسیدند:

با این همه علم و زهد و قداست،

اینجا چه چیزی عامل نجات شما شد؟

با دست به حرم امیرالمؤمنین

علیه‌السلام اشاره کردند و فرمودند:

محبت این آقا؛ و سپس نمازشب‌هایی

که خوانده بودم که به برکت ولایت

مولا علی پذیرفته شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 09:39:00 ب.ظ ]





  معنای توکل    ...

​.

🌷از حسن بن جهم نقل شده است:
از #امام_رضا (علیه‌السلام) سؤال کردم:
فدایتان شوم، تعریف توکّل چیست؟
حضرت به من فرمودند:
«این‌که در کنار خداوند، از هیچ‌کس نترسی.»
عرض کردم:
تعریف تواضع چیست؟
حضرت فرمودند:
«این‌که آن‌چه را دوست داری مردم به تو دهند، تو از جانب خود به آنان دهی.»
عرض کردم:
فدایتان شوم، دوست دارم بدانم جایگاه من نزد شما چگونه است.
حضرت فرمودند:
«ببین جایگاه من نزد تو چگونه است!»

📚عيون‌أخبارالرضا، ج۲، ص۴۹

#صلوات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[پنجشنبه 1403-06-15] [ 03:35:00 ب.ظ ]





  شعر امام حسن علیه السلام که چشم وصال را بیناکرد   ...

شعر امام حسن علیه السلام که چشم وصال را بینا کرد

وصال شیرازی به واسطه سرودن شعر در بیان مصائب اهل البیت علیهم السلام، نور دیده ی از دست داده اش شفا یافت.

ویژه نامه حسینیه مشرق -  میرزا محمّد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفّی سال 1262 هـ. ق در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعلیق، ثلث، رقایم، ریحان، تعلیق، و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله، اینکه 67 قرآن به خط زیبای خود نوشته است.

بر اثر نوشتن زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند، دکتر می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی. پس از معالجه و بهبودی چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا این که به کلّی نابینا می شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به حضرت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و آل او (صلوات‌الله علیهم) می شود.

شبی در عالم رؤیا پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم ) را در خواب می بیند، حضرت به او می فرماید: چرا در مصائب حسین(و حسن) مرثیه نمی گویی تا خدای متعال چشمانت را شفاء دهد. در همان حال حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) حاضر گردیده می فرماید: وصال! اگر شعر مصیبت گفتی اوّل از حسنم شروع کن؛ زیرا او خیلی مظلوم است.

شعر امام حسن(ع) كه چشم وصال را بينا كرد

صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن:

از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد

 آن طشت راز خون جگر باغ لاله کرد

نیمه دوّم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد. آن گاه اضافه کرد:

خونی که خورد در همه عمر، از گلو بریخت

دل را تهی زخون دل چند ساله کرد

نبود عجب که خون جگر گر شدش بجام

عمریش روزگار همین در پیاله کرد

نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش

ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد

زینب درید معجر و آه از جگر کشید

کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد

هر خواهری که بود روان کرد سیل خون

هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد

یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت

آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت

منبع: کتاب گلشن وصال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 03:28:00 ب.ظ ]





  نکته مهدوی   ...

#نکته_مهدوی

۞ یکی از دوستان اهل بیت علیهم السّلام که تمکن مالی خوبی داشت، مدّتی به خدمتکار حضرت صادق علیه السّلام پیشنهاد می‎داد که تو منصب خدمتکاری حضرت را به من واگذار کن، من هم تمام آنچه را دارم، به تو واگذار می‎کنم. بالأخره روزی خدمتکار میل کرد این معامله را انجام دهد و مسأله را خدمت حضرت عرض کرد و اجازه خواست. حضرت علیه السّلام هم فرمودند هر طور میل خودت هست عمل کن. او به نزد فرد ثروتمند آمد تا جایشان را عوض کنند. همین که خواست لباس کهنه و ساده‌ی خدمتکاری را از تن بیرون آورد، یکباره متوجّه شد چه خسارت بزرگی خواهد کرد؛ صیحه‎ای زد و گفت: پشیمان شدم و این منصب را با هیچ چیز در این عالم عوض نخواهم کرد.

▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️

آی رفیق مواظب باش نوکری برای امام زمان عج رو با هیچی عوض نکنی 

✨ همین الان یه سوره حمد و قل هوالله بخون ثوابش رو تقدیم امام زمان عج کن 

بسم الله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 03:25:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما