یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





جستجو





  اگر میترسی به امیرالمومنین بسپار....!   ...

اگر می‌ترسی به امیرالمؤمنین بسپار…!

🎙خاطره ی نوه آیت الله مصباح یزدی(قدس سره):

🔸️تقریباً چهل‌وپنج دقیقه‌ای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاج‌آقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاج‌خانم هم نبودند. حاج‌آقا داشتند پاهایشان را چرب می‌کردند. سال‌ها بود زانودرد و پادرد همپایشان شده بود. دکترها روغن‌هایی را تجویز کرده بودند و باید هر روز پایشان را چرب می‌کردند. 

🔸️احوال‌پرسی همیشگی و خوش‌و‌بشی کردیم. حاج‌آقا همچنان مشغول بودند که از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. می‌خواستند بگویند متکا را بیاور که کلمه‌اش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم.

🔸️سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقه‌ای سکوت شد. رو کردند به من و بغض‌آلود و با صدای لرزان گفتند: «آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش می‌رود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟»

آن بغض سنگین اشک شد و کم‌کم از چشمانشان سرازیر شد.

🔸️ این سؤال را تکرار کردند. گفتند: «چه کار کنیم؟» فکر می‌کردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند.«به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟» همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند که لحظه‌به‌لحظه تشدید می‌شد.

🔸️نزدیک اذان شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند: «خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟» مات و مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوب‌لباسی‌. عطرهای دم‌دستی‌شان را آنجا می‌گذاشتند. صدای اذانشان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک می‌ریختند. گفتند: «شما که جوابی به این سؤال ندادی! اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر می‌کنم این «علی علی» گفتن‌های ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتن‌ها ما را رها نمی‌کند. ما را ول نمی‌کنند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش می‌آیند و جواب این «علی علی» گفتن‌ها را می‌دهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری می‌کنند.»

🔸️بعد بلافاصله گفتند: «اگر در این دنیا ایمان‌مان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید می‌دانم امیرالمؤمنین کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است. مهم این است که ما ایمان‌مان را امانت دهیم. این علی علی گفتن‌ها آنجا کار خودش را می‌کند.»

🔸️مشغول نماز مغرب شدیم. نماز عجیبی شد. ادعا ندارم همیشه با ایشان بوده‌ام و حالاتشان را دیده‌ام، اما در سن‌وسال خودم و در موقعیت‌هایی که با حاج‌آقا ارتباط داشتم، کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم. با حال و پر اشک. بین هر آیه سوره حمدشان گریه می‌کردند.

🔸️بین دو نماز بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آن‌ها، آن‌ها شب اول قبر بر‌گردانند.

#امیرالمومنین

#درس_اخلاق

تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام صلوات🌹

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[چهارشنبه 1403-02-05] [ 07:50:00 ق.ظ ]





  جیب بعضی ها در عید فطر زده میشه   ...

🔴 جیب بعضی ها در عید فطر زده میشه

🔹 آیت‌الله خوشوقت رحمه الله علیه:

🟣 شياطين رها نمی‌کنند و منتظرند وقتی ماه رمضان تمام شد، جيب بعضی را همان روز عيد فطر می‌زنند. او را به گناهی مبتلا می‌کنند و همه از بين می‌رود. بعضی يک هفته‌ی ديگر؛ بعضی دو هفته‌ی ديگر و بالاخره کم هستند کسانی که بتوانند تا ماه رمضان آينده، آن نتايج مثبت و مفيد را در خود نگه دارند.



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1403-01-25] [ 09:14:00 ب.ظ ]





  آداب دعا   ...

💥 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): 

شخصی هنگام دعا کردن یک دستش✋ بلند بود با دست دیگرش دکمه اش را می بست

شب خواب دیده بود که از آن دستش که بالا گرفته بود نور ساطع است اما این دستش که مشغول دکمه بستن بوده تاریک بود⚫️

هنگام دعا هر دو دست 🙌 را بلند کنید وتا می توانید دست هایتان را دراز کنید

✅چون همین دست دراز کردن سبب جاری شدن اشکتان میشود 

و خداوند هم دعایتان را اجابت میکند❣

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 09:12:00 ب.ظ ]





  خاطره ای از شهید محمد علی برزگر   ...

✍خاطره ای ازشهیدمحمدعلی برزگر

آخرین مرخصی جگرگوشه ام بود😔 لباسهایش رادر ساکش تامی زدم. ناگاه دلم به تنگ آمد🫀

گفتم:پسرجان تو۵بار جبهه رفته ای میشود نروی؟🙏

محمدعلی لبخندی زد 

دستم رابوسید ودرحالی که ساک رابر دوشش می انداخت گفت:🚶

 قربانت شوم مگرجبهه رفتن کوپنی است؟

همین طورکه به طرف درقدم برمی داشت سرش فریادزدم 

گفتم: اگر بروی شیرم را حلالت نمیکنم😭

با این جمله محمدعلی سرجایش میخکوب شدوبطرفم برگشت 

دوزانومودبانه جلویم زانوزدوگفت: چشم…تاشمارضایت ندهی محمدعلی جایی نمیرود….🧎

ولی مادرجان… ازشماسوالی دارم؛

اگر روز قیامت حضرت زهرا (ع)که هم نام شماست را ملاقات کردی 

 ایشان ازشما بپرسد؛چرا نگذاشتی پسرت ازراه فرزندم دفاع کند؟👉

چه پاسخی خواهی داد؟

تنم لرزید

واشک ازچشمانم سرازیرشد😭

گفتم :بلندشوتا دیرنشده به دوستانت ملحق شو. 

محمدعلی باشوق خداحافظی کرد✋

وبرای همیشه ازدنیا رفت🚀 

ومثل مادرش زهرا (ع) ازناحیه پهلوتشنه لب درعمیلات کربلای ۲ درخاک اربابش حسین(ع)به شهادت رسید🩸

وتا مدتها گمنام شد.🍃✨

همه میگفتند:

 ازشدت گلوله های بیشمار کاتیوشا خاکسترمحمدعلی هم  باقی نمانده ❤️‍🔥

ولی محمدعلی شب قدر تفحص شد وپیکر سالمش درست روز تولدش به خاک سپرده شد.🌷🕊

🔰کتاب ازقفس تاپرواز

جلد دوم-صفحه۱۴۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 09:07:00 ب.ظ ]





  روایتی شگفت انگیز از پیامبر صلی الله علیه وآله در مورد روزه داران وعید فطر   ...

🌺روایتی شگفت انگیز از حضرت پیامبراکرم صلی‌الله علیه وآله وسلم در مورد روزه داران و عید فطر (حتما بخوانید)

🔻از ابن‌عباس نقل شده که از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم شنیده که فرمودند:

♦️… و چون شب عید فطر که شب جوائز نام دارد، فرا رسد، خداوند پاداش عمل‌‏کنندگان را بدون حساب و شمارش ببخشد.

♦️ و چون صبح روز عید فرا رسد، خداوند فرشتگان را در تمام شهرها برانگیزد؛ پس در زمین فرود آیند و سر کوچه و گذرها بایستند و گویند: اى امّت محمد، به‌سوى پروردگار کریم براى نماز عید بیرون شوید که او پاداش فراوان دهد، و گناهان بزرگ را بیامرزد.

♦️و چون سوى محل برگزارى نماز عید روند، خدا عزّ و جل به ملائکه فرماید: اى ملائکه من، پاداش یک اجیر وقتى به وظیفه‌‏اش عمل کند چیست؟ گویند: معبودا و سيّدا، پاداش او آن است که اجر او را به‌طور کامل عطا کنى. 

♦️خدا عزّ و جل فرماید: اى ملائکه من، شما را گواه مى‏‌گیرم که من پاداش این را که در ماه رمضان روزه گرفتند و به نماز ایستادند، خرسندى و آمرزش خودم قرار دادم.

♦️و مى‏‌فرماید: اى بندگانم، از من درخواست کنید. به عزّت و جلالم خودم سوگند، شما امروز در این گردهمایی خود براى آخرت و دنیایتان هرچه از من بخواهید، به شما ببخشم. و به عزّتم سوگند، تا آن زمان که مرا مراقب خود بدانید و از من بترسید، گناهان و عیوب شما را بپوشانم.

♦️ به عزّتم سوگند که شما را از عذاب پناه دهم و در نزد کسانى که در دوزخ جاودانند، رسوا نسازم. باز گردید که همگى بخشیده شده‌‏اید. شما مرا خشنود ساختید و من از شما خشنود گشته‌‏ام.

♦️پیامبر فرمود: پس ملائکه بدین بخششى که خداوند به این امّت به هنگام افطار ماه رمضان عنایت فرموده، یکدیگر را بشارت داده و تبریک گویند.

📚امالی مفید، ص٢٣٢؛ اقبال‌الاعمال، ج١، ص٢۵؛ بحارالانوار، ج٩٣، ص

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[چهارشنبه 1403-01-22] [ 11:17:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم