🔹زمانی که ازدواج کردم کادوي ازدواجم تابلويي بود که پدر با دست خود نوشته بودند به عربی با این مضمون که بپرهیز از ظلم به کسي که ياوري جز خدا ندارد. این جمله اي است که اباعبدالله در لحظه آخر زندگی بر لب آوردند.
✍ یکی از علما وقتی این تابلو را دیدند گفتند این را حاج آقا به خاطر همسرشان نوشته اند که همیشه در ذهنشان باشد چون یک زن در منزل شوهر همه داشته اش را میآورد و باید بدانیم جز خدا پناهی ندارد و نباید به این زن بگوییم بالاي چشمت ابروست و اگرنه مستقیم وارد جنگ با خدا شده ایم. خداوند در هیچ چیزی شتاب نمیکند مگر ياري به مظلومان…
▪️خاطره ای از فرزند آیت الله فاطمی نیا رحمة الله علیه
🔹عربی بدوی به مسجد آمد، نمازش را چنان با سرعت و عجله خواند که نه ارکان نماز را به درستی انجام داد و نه قرائت درستی داشت. وقتی که خواست از مسجد بیرون برود یکی از بزرگان سرش داد کشید و نعلین خود را به سویش نشانه رفت که برخیز و نماز بخوان که این نمازی که خواندی به حساب نمی آید. عرب از ترس نعلین، برخاست و نماز را با تأنی و با رعایت تعدیل و ترتیل به جای آورد و در خضوع و خشوع هم افراط کرد. بعد از تمام شدن نماز، آن مرد به عرب گفت: ای بدوی، این نماز که خواندی بهتر نبود؟
🔹عرب گفت: نه به خدا. زیرا نماز اول را از ترس خدا خواندم و نماز دوم را از ترس نعلین شما.
🔹عاقبت به خیری به ریش و عرق چین و عبا و عمامه نیست، انسان نباید به این چیزها اعتماد کند. باید ببینید چه شد که یک عده از سپاه عمر بن سعد به امام حسین علیه السلام ملحق شدند و عاقبت بخیر گردیدند و یک عده که در رکاب حضرت سیدالشهدا علیه السلام آمده بودند، از او جدا شدند و رفتند…