یامهدی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          





جستجو





  شهید ناشنوا   ...

چون کر و لال بود، خیلی جدی نمی‌گرفتنش.
یه روز کنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید،نوشت: #شهید‌عبدالمطلب‌اکبری!”
خندیدیم!
هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ
قبر کرد و نوشته‌اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت.
فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش.


۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن. ‏دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم!



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[یکشنبه 1403-05-14] [ 03:39:00 ب.ظ ]





  جسد کربلایی حسین   ...

🔺جسد کربلایی حسین!
▫️حجت الاسلام عبدالله موسیانی به نقل از آیت الله #سیدشهاب_الدین_مرعشی نجفی(ره):


🔹 در یک ماه محرم در ایام ممنوعیت روضه خوانی در زمان رضاشاه، من و #امام_خمینی و بعضی از رفقا دور هم جمع بودیم و در این فکر بودیم که چه کنیم و به کجا برویم که یک مجلس روضه و عزاداری پیدا کنیم و در آن شرکت کنیم و برای سید مظلومان گریه کنیم.

🔸بلند شدیم و از در مدرسه فیضیه بیرون آمدیم، مقداری قدم زدیم تا رسیدیم به در مسافرخانه ای، شنیدیم از آنجا صدای گریه می آید، ما هم وارد شدیم، سوال کردیم چرا گریه می کنید؟

⚡️گفتند: ما یک عده مسافریم از اهل اصفهان، آمدیم اینجا برای زیارت و یکی از رفقای ما بنام کربلائی حسین فوت کرده، شما هم بفرمائید در این سوگواری با ما شرکت کنید.

🍁دیدیم یک جنازه در وسط اطاق است ولی به ما اشاره کردند که صحنه ساختگی است، ما هم نشستیم مشغول گریه و عزاداری شدیم.

💢ماموری خبردار شد و آمد که مانع شود. پولی به او دادم و گفتم این بیچاره غریب است در اینجا مرده است مانعشان نباش. او هم رفت. ما تا آخر شب به بهانه کربلائی حسین مرحوم ساختگی، برای #امان_حسین (ع) گریه زیادی کردیم.
#محرم_زمان_شاه


📚کتاب اوج ارادت، صفحه ۵۰ و ۵۱.



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[دوشنبه 1403-05-01] [ 05:18:00 ب.ظ ]





  زبان حیوانات   ...

🔺زبان حیوانات

▫️ آيت الله مبشر کاشاني:

🔹 حضرت آيت الله #سیدرضا_بهاء_الدینی زبان حيوانات را مي فهميد. ایشان روزي به يزد دعوت شدند، صاحب خانه که يکي از متدينين يزد بود، براي احترام خواست گوسفندي را پيش پاي آقا ذبح کند، وقتي گوسفند را آوردند، آقا فرمود:«گوسفند گفت به اينها بگو که امروز مرا نکشند، بگذارند روز تاسوعا مرا بکشند». 

🔸آيت الله بهاءالديني فرمود:«من به اينها گفتم که حيوان را نکشيد، بگذاريد روز تاسوعا»، ولي اينها به ظاهر گفتند چشم، امّا گوسفند را بردند پشت ديوار کشتند، خيال کردند ما پشت ديوار را نمي بينيم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 05:13:00 ب.ظ ]





  معجزات سر مقدس امام از کوفه تا شام   ...

​⭕️معجزات سر مقدس امام، از کوفه تا شام

♦️ابن زیاد در روز ۱۵ (یا ۱۹) محرم سر مقدس امام حسین (علیه السلام) و دیگر شهدا را به همراه کودکان و زنان ، با شمربن ذی الجوشن به شام فرستاد و به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد (علیه السلام) زنجیر انداخت و اسراء را سوار بر شتر بی‌ جهاز نمود. آن شقى، اهل بیت عصمت و طهارت را مانند اسیران کفار، شهر به شهر با ذلت راهی شام کرد به گونه ای که مردم به تماشاى آن ها مى‌آمدند.

🔹یکی از حوادث خارق‌العاده‌ای که گزارش آن در بسیاری از منابع هست، دست یا قلمی آهنین است که در برابر مامورانی که در حال عیش و نوش در اولین شب بعد از حرکت داشتند بود که از دیوار برآمد و شعر زیر را در نکوهش قاتلان امام حسین (ع)، با خون بر روی دیوار نوشت:

🔻«اَتَرْجُو اُمَّةٌ قَتَلَتْ حُسَیْنًا ••• شَفَاعَةَ جَدِّهِ یَوْمَ الْحِسَابِ» «آیا امتی که حسین را به قتل رساند، به شفاعت جدش در روز حساب امیدوار است؟»… چون ماموران ابن زیاد چنین معجزه‌ای را از سر امام (ع) دیدند، سر را رها کرده، پا به فرار گذاشتند ، ولی دوباره برگشتند.

🔹همچنین حارث بن وُکَیدَه میگوید: من از حاملان سر حسین (ع) بودم که شنیدم سر بر روی نیزه، سوره کهف را می‌خواند. در خود شک کردم که من صدای ابی عبدالله را می‌شنوم. دوباره شنیدم: ‌ای پسر وکیده آیا دانستی که همه ما ائمه زنده‌ایم و نزد پروردگارمان روزی می‌خوریم؟ با خود‌ اندیشیدم که سر را سرقت کنم. فرمود: ‌ای پسر وکیده، این کار برای تو ممکن نیست. این گروه را رهایشان کن.


#تقویم_محرم
#امام_حسین_علیه_السلام
#پانزدهم_محرم
#خواص_عاشورایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[یکشنبه 1403-04-31] [ 09:03:00 ب.ظ ]





  آیا میدانستید؟   ...

🔴 #آیا‌می‌دانستید ؟ 

🔹اصطلاح #آدم_هفت_خط برای افراد زیرک و باهوش که معمولا رند و مکار هم هستند، به کار می رود حال ببینم این عبارت از کجا آمده است.

✍در زمان ساسانیان در بزم های شاهانه، معمولا شراب در جام ها که از شاخ گاو یا بزکوهی و… ساخته شده بود، ریخته می شد.

و چون این جام ها هیچ پایه ای نداشتند، مهمانان نمی توانستند جام های خود را پایین بگذارند، چون امکان داشت محتویات آن روی زمین بریزد در نتیجه مجبور بودند جام را یکباره سر بکشند.

🔹اما برای اینکه کسی بیش از اندازۀ ظرفیت خود، باده گساری نکند و از سر مستی با حرکت یا گفتار خود، احترام مجلس شاهانه را از بین نبرد، هر کدام از مهمانان ، پیمانه ای مخصوص به خود داشتند که براساس میزان توانائی صاحب آن در باده گساری، خطی در داخل آن کشیده شده بوده که ساقی برای دارنده پیمانه فقط تا همان خط، شراب در پیمانه اش می ریخت .  

🔸به مرور زمان تمامی پیمانه های شراب را با هفت خط، مشخص و درجه بندی شدند معمولا در مجالسی که پادشاه حضور داشت، میهمانان از سه تا شش خط شراب می نوشیدند .

اما بودند افرادی که که به آنها «لوطی» گفته می شد که تا هفت خط را شراب می نوشیدند، بدون آنکه مست شوند.

این افراد را «هفت خط» می نامیدند ،

🔹یعنی که آنها صاحب ظرفیت و زرنگ بوده و به رموز و فنون شرابخواری تسلط کامل داشتند.

این اصطلاح به تدریج وارد فرهنگ عامه شد و برای افراد باهوش و زیرک مورد استفاده قرار گرفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 09:03:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما