🕊 لاف عشق

❤️ آورده‌اند که عاشقی به معشوق ادعای عشق کرد و گلایه که چرا شبی به عاشقت گذر نمی‌کنی؟ معشوق پیام فرستاد: «فلان شب بیدار بمان که تو را مهمانم.» عاشق، آن شب ضیافتی مهیا کرد.

🌃شب از نیمه گذشت اما خبری از معشوق نشد. بی‌تاب شد. چشم‌هایش به در دوخته شد ولی گویا معشوق وعدۀ آمدن را فراموش کرده بود. کم‌کم خسته شد و خواب چشمانش را ربود.

🌇 صبح بیدار شد. دید کنار میزش، چند گردو برایش گذاشته‌اند و کاغذی به خط معشوق که نوشته بود: «لاف عشق زدی و شبی نتوانستی تأخیر معشوقه‌ات را برتابی؟ آمدم؛ خواب بودی. این چند گردو را به یادگار برایت می گذارم که تو هنوز بزرگ نشده‌ای و همان بهتر که به رسم بچه‌ها بازی کنی…»

🌟به فکر فرو می‌روم، نکند حکایت ما و این انتظار، همین باشد که خود را عاشق امام زمان بنامیم و کم‌کم خسته بشویم و خواب غفلت ما را با خود بِبَرد و روزی غبطۀ این لحظه‌های ناب عاشقی را ببَریم؟

🌱نه شرم و حیا، نه عار داریم از تو / اما گله بی‌شمار داریم از تو

🌱ما منتظر تو نیستیم آقاجان / تنها همه «انتظار» داریم از تو…

#امام_زمان ♥️

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1402-01-18] [ 05:05:00 ق.ظ ]