⚫️عاقبت ادعای دروغین روضه خوان!

?آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):

?روضه خوان های قدیم اول شروع روضه شان میگفتند: 

« یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک فَاَفُوزُ فَوْزاً عَظیٖما» یعنی ای کاش ما هم در رکاب تو ای حسین بودیم و به آن رستگاری بزرگ می رسیدیم.

?یک نفر روضه خوان مقید بود حتما این جمله را هر بار بگوید. 

?یک شب برای اینکه به این شخص بفهمانند که تو اهل این ادعا نیستی، در عالم خواب دید که روز عاشوراست. 

?لشکر ابن سعد این طرف و

لشکر امام حسین علیه السلام آن طرف صف آرایی می کردند.

?او در خواب مراقب بود که مبادا امام حسین علیه السلام او را ببیند و بگوید بیا مرا یاری کن.

 ?اتفاقا امام حسین علیه السلام او را دید و گفت:

 «آشیخ حسین،بیا این اسب و زره و شمشیر را بگیر و مرا یاری کن!»

?او هم به ناچار اسب آقا را گرفت، سوار شد، زره را پوشید و شمشیر را برداشت،

 اما با این حال مراقب بود که به محض اینکه آقا به خیمه گاه میروند فرار کند، که همینطور هم شد.

✳️ به محض اینکه امام حسین علیه السلام وارد خیمه شدند،

اسب امام علیه السلام را برداشت و فرار کرد.

⚫️وقتی از خواب بلند شد فهمید که یک عمر دروغ میگفته که: 

«یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک فَاَفُوزُ فَوْزاً عظیما»

و امشب به او فهماندند که تو مرد این حرف نبودی!

?مگر کسی می تواند حبیب بن مظاهر یا زهیر بشود؟

 در شب عاشورا امام حسین علیه السلام فرمودند: «من بیعت خود را از شما برداشتم ، هر کدامتان دست یکی از افراد خانوادهٔ مرا بگیرید و از اینجا بروید»

♦️حضرت سرشان را پایین انداخته بودند که اصحاب خجالت نکشند.

✨ اما زهیر در همان حال به امام حسین علیه السلام عرض کرد:

«آقا، ما اگر هزار مرتبه در راه شما شهید شویم ، دست از یاریتان بر نخواهیم برداشت.»

?در محضر آیت الله مجتهدی ره

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[چهارشنبه 1401-05-26] [ 12:55:00 ق.ظ ]