خدمت استاد شیخ محمدعلی جاودان در مشهد بودیم که حاج‌محمدجاودان نقل کردند:

یکی از آشنایان که اهل مشهد و خادم حرم بود نقل کرد:

 در خواب دیدم درب منزل را می‌زنند. خود را به درب رساندم. دیدم حضرت رضا درحالی‌که زنجیر یک میمون را در دست دارند، به من می‌فرمایند:

از این مهمان ما پذیرایی کنید!

ناگهان از صدای درب منزل بیدار شدم. خود را به درب رساندم، آقایی را دم درب دیدم.

پرسید: شما اتاق اجاره می‌دهید؟

من با توجه به رؤیا، او را به منزل دعوت کردم و گفتم؛ معمولاً اتاق اجاره نمی‌دهم. چه کسی به شما نشانی داد؟ 

گفت بعد از جستجوی زیاد، در حال ناامیدی، نشانی منزل را به من دادند.

 مدتی که در منزل بود، صاحبخانه، از ایشان پذیرایی  کرد. 

روز آخر، مهمان تصمیم گرفت پولی را به عنوان اجاره بپردازد ولی صاحبخانه قبول نکرد. 

او گفت: شما به‌صورت مهمان از من پذیرایی کردید، نه کسی که اتاقی اجاره کند. چرا؟ 

صاحبخانه گفت: من نمی‌دانم شغل شما چیست؟

اما من خوابم را برایتان تعریف می‌کنم. 

مهمان وقتی جریان خواب و عنایت امام را نسبت‌به خودش شنید، اشک‌هایش جاری شد و گفت من در رادیو و تلویزیون و کارم طنز بود به‌محض رسیدن به تهران، شغلم را عوض می‌کنم

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[چهارشنبه 1402-07-05] [ 01:11:00 ق.ظ ]